تا نگهبانان ابرو دستشان بر خنجر است
فتح چشمان قشنگت مثل فتح خیبر است
رنگ چشمت بهترین برهان اثبات خداست
«قل هو الله احد» گوید هر آن کس کافـَر است
انحنای ناب مژگانت «صراط المستقیم»
از نگاهت دل بریدن هم جهاد اکبر است
خندههایت چون عسل حتا از آن شیرینترند
هر لبت تمثیل زیبایی ز حوض کوثر است ادامه مطلب ...
یادمان باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
ادامه مطلب ...
تصنیف "شوریده" با صدای بانو مهدیه محمدخانی
شعر: دکتر شهرام اقوامی
آهنگ و تنظیم: مجید درخشانی
شما می توانید این کلیپ تصویری زیبا را در شکنج تماشا کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید.
تا بارگزاری کامل کلیپ اندکی شکیبا باشید
یا از طریق لینک مستقیم دانلود نمایید.
حجم: 35 مگابایت
لینک دانلود و متن شعر در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...فکر کن باران شبی نم نم بیاید، وای نه
یار ِ مو خرمایی ات از بم بیاید، وای نه
بعد ِ عمری دست دور ِ گردنت جای ِ سلام
بوسه با هر "دوستت دارم" بیاید، وای نه
تو بپرسی: عاشقم هستی چه اندازه؟ و من
هرچه بشمارم ستاره کم بیاید، وای نه
از قلم موی ِ اجاق و مینیاتورهای ِ دود
چایی ِ قوری ِ چینی دم بیاید، وای نه
ادامه مطلب ...ای مرغ آفتاب!
زندانی دیار شب جاودانیم
یک روز، از دریچه زندان من بتاب
***
می خواستم به دامن این دشت، چون درخت
بی وحشت از تبر
در دامن نسیم سحر غنچه واکنم
با دست های بر شده تا آسمان پاک
خورشید و خاک و آب و هوا را دعا کنم
گنجشک ها ره شانه ی من نغمه سر دهند
سرسبز و استوار، گل افشان و سربلند
این دشت خشک غمزده را با صفا کنم
*** ادامه مطلب ...
سید علی صالحی شاعر و نویسنده معاصر ایرانی و پایه گذار جریان موج ناب و شعر گفتار در شعر معاصر ایران و یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران بود. صالحی یکی از چهرههای مطرح و شناخته شده در شعر معاصر فارسی است.
وی در اول فروردین 1334 در روستای مَرغاب از توابع ایذه بختیاری در استان خوزستان در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. پدر او کشاورز، شاعر و شاهنامه خوان بود؛ او فرزند سوم از یک خانواده 14 نفره بود.
در سال 1340 زمانی که او تنها 6 سال داشت بیماری حصبه در ولایت آنان شیوع پیدا کرده و باعث مرگ و میر کودکان از جمله برادر کوچک وی می شود. به همین دلیل آنان به مسجد سلیمان مهاجرت میکنند و علی از بیماری حصبه نجات پیدا می کند. در سال 1341 در همین شهر به دبستان سعدی می رود و اولین زمزمه های کودکانه وی در روزنامه دیواری های ناقوس در این دبستان منتشر می شود.
ادامه زندگی نامه و آثار سید علی صالحی را در ادامه مطلب مشاهده فرمایید.
ادامه مطلب ...تصنیف زیبای "آینه در آینه" با شعری از هوشنگ ابتهاج (ه.الف سایه) و آهنگسازی بهزاد عبدی و صدای بانو مهدیه محمدخانی
شما می توانید این اثر زیبا را در شکنج تماشا کنید و یا به صورت مستقیم، در ادامه مطلب دانلود کنید.
تا بارگزاری کامل کلیپ اندکی شکیبا باشید
یا از طریق لینک مستقیم دانلود نمایید.
حجم: 20 مگابایت
لینک دانلود و متن شعر در ادامه مطلب ادامه مطلب ...
اگـر بـه بـاغ بگـویم تـرانـه های تو را
به مرز غنچه رساند جوانه های تو را
تو نیستی که ببینی چقدر کم دارد
به وقت گریه، سرم لطف شانه های تو را
به گریه از سر زلف تو میبرم تاری
که سینه ریز کنم اشک دانه های تو را ادامه مطلب ...
دیشب چرا برای تماشا نیامدی ؟
آتش زدم تمام خود امّا نیامدی
با اینکه از رفاقتِ تن ها رهیده ام
یک کوچه راه با منِ تنها نیامدی
آمد بهار، در قدمش چشمه جوش زد
آهوی من! برای چه صحرا نیامدی ؟ ادامه مطلب ...
یک تصنیف زیبا از استاد خواجه امیری "ایرج" را برای شما همراهان شکنج آماده کرده ایم. می توانید این تصنیف زیبا را در شکنج تماشا کنید یا در ادامه مطلب دانلود نمایید.
تصنیف بسیار زیبایی با صدای ناصر مسعودی را برای شما انتخاب کرده ایم که جزو یکی از آثار فاخر موسیقی پنجاه سال گذشته شناخته شده است. این تصنیف و متن آن را می توانید در ادامه مطلب دانلود نمایید.
ادامه مطلب ...
داغ داریم نه داغـی که بر آن اخم کنیم
مرگمان باد اگر شکوه ای از زخم کنیم
مرد آن است که از نسل سیاوش باشد
"عاشقی شیوهی رندان بلا کش باشد "
چند قرن است که زخمی متوالی دارند
از کویــر آمدهها بغض سفالـــــــی دارند ادامه مطلب ...
روزگاری داشتیم و عشق بود و عشق...حالی داشت
بی خیالِ زندگی بودیم و او در سر خیالی داشت
با "اشارتِ نظر"* آرامشِ دنیای هم بودیم
نامه هامان گرچه گاهی از غمِ دوری ملالی داشت
در پناهِ گیسوانش دستمان بر گردنِ هم بود
خلوتِ ما در هجومِ برف و باران "چتر" و "شال"ی داشت ادامه مطلب ...
مثل وقتی که به داد دل تنها نرسد
ترسم این است که این رود به دریا نرسد
ماه مایوس شد و موج به دریا برگشت
ترسم این است که حتی به تماشا نرسد
این که آویخته از دامنه ی کوه به دشت
می خرامد همه جا غلت زنان تا، نرسد ادامه مطلب ...