ها ، غزل بانو ! برایم شعر عالی پست کن
عکسی از شب های قبل از خشکسالی پست کن
آنقدر دور از توام، رفته بهار از خاطرم
چند تا از غنچه های سرخ قالی پست کن
خسته می چرخم در این ویرانه ی غرق سکوت
پاکتی از بوسه های خشک و خالی پست کن
کمتر کسی از طرفداران موسیقی سنتی هست که "دلشدگان" زنده یاد علی حاتمی رو ندیده باشه. فیلمی که بزرگان سینما و موسیقی در اون ایفای نقش کردن. تصنیف دلشدگان که در این فیلم با صدای خسرو آواز استاد شجریان اجرا شد، حالا با اجرایی فانتزی از همایون شجریان تقدیم شما می شود. مطمئن باشید از دانلود کردنش پشیمون نمیشید!!!!
هرچه با تنهایی من آشنا تر می شوی
دیرتر سر میزنی و بی وفا تر می شوی
هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد
من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر می شوی
من که خرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار
سبزتر می بالی و بالا بلاتر می شوی
از کنـــایه دست بــردار و فقـــط ایجــــاز کن
وحی شو بر قلب من افشای هر چه راز کن
شمــع را روشن بکن تکمیــل این اعجــاز کن
زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ی ﺧﻮﺩ
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ دﺍﺭﺩ.... ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ.
ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ
ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ
اثر زیبای علینقی وزیری با نام "رنگ شوشتری" (بخوانید Reng) در گوشه شوشتری در دستگاه همایون تقدیم حضور شما همراهان گرامی شکنج می شود. برای دانلود به ادامه مطلب بروید.
کانال تلگرام ما با آپدیت روزانه:
telegram.me/omicml
آنقَدَر بی تو در این شهر خرابم که نگو
آنقَدَر دوری تو داده عذابم که نگو
مثل یک پیچک غمگین شده از رفتن تو
تا بیایی همه جا در تب و تابم که نگو
فکر کردی بروی مثل تو آرام شوم
به خدا کوره ی سوزان و مذابم که نگو
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب
چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
استاد جلیل شهناز، قطعه ای در آلبوم "زبان تار" اجرا کرده اند که در هیچ یک از دستگاه های موسیقی ایرانی نیست!!! این قطعه که "شور دشت" (چیزی بین شور و دشتی) نام دارد، تقدیم حضور شما سروران گرامی و دوستداران موسیقی ایرانی می شود. کانال رسمی ما را در تلگرام دنبال کنید:
telegram.me/OMICML
تا شعلة هجران تو خاموش کنم
بر آتش دل ز صبر، سرپوش کنم
بسیار بکوشیدم و، نتوانستم
یک لحظه غم تو را فراموش کنم
ای کاش، دمی دهد امانم این اشک
تا نقش تو را به دیده منقوش کنم
ادامه مطلب ...
باز هم مثل همیشه غرق بودی در کتاب
کنج کافه پشت میزی بودی و لیوان آب...
آمدم از عمد پایم را زدم محکم به میز
آه! شرمنده! حواسم رفت توی این کتاب
دشمنت شرمنده آقا! آب یعنی روشنی
بیخیالش! پس شما هم خواندهاید این را جناب
ادامه مطلب ...
تو را
نه کوسه درید و نه آب دریا خورد
تو آن کنایه ی تلخی
که شبی غمگین
زبان موج ، به تدریج بر لب آورد
مرد میدان نیستی! یا پشت سنگر را بگیر؛
یا جلوی جنگهای نابرابر را بگیر!
پایه ی دیوار قلعه قدر کافی محکم است!
ول کن آن دیوار را و پشت این در را بگیر !
تصنیف بسیار زیبا و ماندگار "جان جهان" از اساتید جاودانه ی موسیقی ایران زمین، شجریان و مشکاتیان تقدیم حضور شما سروران و همراهان گرامی می گردد. غزل این تصنیف از مولانا بوده که با آهنگسازی زنده یاد پرویز مشکاتیان و با صدای آسمانی استاد محمدرضا شجریان اجرا شده است. شما می توانید این آهنگ را هم در شکنج گوش کنید و هم همراه با شعر در ادامه مطلب دانلود نمایید.
بیستون! دارم به شهر عشق،تنها می روم
رود هستم ،بی کس و غمگین به دریا می روم
زائـــرم.. امشب کنارت استراحت می کنم
حرف ها دارم بگویم ،بعد از اینجا می روم
در دلم ته مانده های زندگی جان داده است
بی خود از خویشم به دنبال مسیحا می روم
تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دارم
قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم
تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست
مرا ببخش اگر چشم نکته بین دارم
روز اول بی هوا قلب مرا دزدید و رفت
روز دوم آمد و اسم مرا پرسید و رفت
روز سوم آخ، خالی هم کنار لب گذاشت
دانۀ دیوانگی را در دلم پاشید و رفت
روز چارم دانهاش گل داد و او با زیرکی
آن غزل را از لبم نه، از نگاهم چید و رفت
ادامه مطلب ...
دیدار ماه رویت، خواب و خیال باشد
آنقدر رفته ای که، دیدن محال باشد
ای کاش باخیالت، شبها زَنَد سپیده
رویای تو چه کرده،شب در زوال باشد
قرص قمر توهستی، یا اینکه یک ستاره
شاید چو ابروانت، مویت هلال باشد
ادامه مطلب ...
این شعر طنز زیبا از محمد رضا ترکی ، تقدیم به شما همراهان گرامی شکنج-مجله شعر و موسیقی ایرانی
ابیات سرودهّ مرا پس بدهید
مضمون ربودهّ مرا پس بدهیدراستی یادت هست
روز اول که مرا، مست کردی با شعر،
تو چه شعری خواندی؟؟
من که از شعر فقط لحن تو در یادم هست
شعر " گل پونه ها " سروده ی بسیار زیبای خانم هما میرافشار که با صدای دلنشین مرحوم ایرج بسطامی اجرا شده را تقدیم حضورشما همراهان گرامی شکنج می کنیم.
گل پونه های وحشی دشت امیدم
وقت سحر شد
خاموشی شب رفت فردایی دگر شد
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غمها
حبیبم سیل غمها
ادامه مطلب ...
سلام شاعر! با غم تهران چه می کنی؟
در این دیار بی سر و سامان چه می کنی؟
وقتی بهار شهر شما دیدنی تر است
در خطه ی همیشه زمستان چه می کنی؟
وقت قدم زدن وسط کوچه های شهر
با چهره های تلخ و پریشان چه میکنی؟
ادامه مطلب ...
این تک بیت های زیبا و ناب ، تقدیم به تمامی همراهان گرامی شکنج-مجله شعر و موسیقی ایرانی.
وقت سخن، نترس بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
دیگر ابیات را می توانید در ادامه طلب بخوانید.
ادامه مطلب ...