مزیّن می کند وقتی که با قالیچه ایوان را
فراهم می کنم من هم بساط چای و قندان را
برایم چای می ریزد، دو بیتی شعر می خواند
لبش با قند، می بخشد به من طعمی دو چندان را
دو چشمش سنگ نیشابور را در یاد می آرد
تراش قامت اش اسلیمی قالی کاشان را
ادامه مطلب ...
بهشت یعنی :
یک موسیقی ملایم باشد
"تو" اینجا باشی ...
سرت روی پایم ...
دست راستم لای موهایت ...
و دست چپم در حال نوشتن شعر ...
اما صبر کن
ادامه مطلب ...
تا نگهبانان ابرو دستشان بر خنجر است
فتح چشمان قشنگت مثل فتح خیبر است
رنگ چشمت بهترین برهان اثبات خداست
«قل هو الله احد» گوید هر آن کس کافـَر است
انحنای ناب مژگانت «صراط المستقیم»
از نگاهت دل بریدن هم جهاد اکبر است
خندههایت چون عسل حتا از آن شیرینترند
هر لبت تمثیل زیبایی ز حوض کوثر است ادامه مطلب ...