غمگین مشو که سنگ، مرامش شکستن است
آیـــیـــنه نـــــیز ترس مدامش، شکستن است
گیرم که صخره دست خودش را بلند کرد
دریا ! نرو! که پشت ِ سلامش شکستن است
باران همیشه دوست ِ بی شیله پیله هاست
شیشه ! تگرگ، لـُب کلامش شکستن است
ادامه مطلب ...
اگـر بـه بـاغ بگـویم تـرانـه های تو را
به مرز غنچه رساند جوانه های تو را
تو نیستی که ببینی چقدر کم دارد
به وقت گریه، سرم لطف شانه های تو را
به گریه از سر زلف تو میبرم تاری
که سینه ریز کنم اشک دانه های تو را ادامه مطلب ...