دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
آتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاست
میکنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم ادامه مطلب ...
معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گردپنهان بود
ولی آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می زد
برای آنکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری رانشان می داد ادامه مطلب ...
حول چشمان تو لا قُوّةَ الّا بالله
قُل غزلخوانی و شیدایی و مستی لـِلّه
آخرالامر غزلهای تو گمراهم کرد
هر که دارد هوس در به دری بسم الله:
باد می آید و موهات پریشان شده است
باد با توست... همین است که طوفان شده است!
آخرش خلق رطب ختم به لبهای تو شد
مثلا معجزه ها: ختم به قرآن شده است
طعم لبهات عسل: "فیهِ شِفاءٌ لٍالنّاس"
کافر از آیه ی لبهات مسلمان شده است...
ادامه مطلب ...
ای سنگفرش راه که شبهای بی سحر
تک بوسه های پای مرا نوش کرده ای
ای سنگفرش راه که در تلخی سکوت
آواز گام های مرا گوش کرده ای
هر رهگذر از روی تو بگذشت و دور شد
جز من که سالها کنار تو مانده ام ادامه مطلب ...
با زورِ نصیحت سرِ بهتر شدنم نیست
من خود مسِ نابم ! هوسِ زر شدنم نیست
تا تیغِ زبان هست چه حاجت به نبردی؟
باری، که سرِ دست به خنجر شدنم نیست
قد می کشم از باغ - بخواهند ، نخواهند -
دیوارِ حسد، سدِّ صنوبر شدنم نیست ادامه مطلب ...
رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند
هر چه آفاق بجویند کران تا به کران
میروم تا که به صاحبنظری بازرسم
محرم ما نبود دیدهی کوته نظران
ادامه مطلب ...
پشتم از بار غمت خم گشت، بارم را بگیر
از فشار زندگی مُردم، فشارم را بگیر!
این چنین آسوده در کنج دلم ساکن نمان
مثل من در من بچرخ و اختیارم را بگیر
نام خود را -صاف- بر پیشانی من حک کن و
کارتهای -تا ابد بی اعتبارم- را بگیر ادامه مطلب ...
افتاده دو چشمان تو در مردمک من
انگار اثر کرده دوباره کَلَک من
تو ؛ کودک گستاخ و منم ظرف سفالی
هِی لج نکن و سنگ نزن بر تَرَک من
صد مرتبه در آبی چشمت شده ام غرق
افسوس که یک بار نکردی کمک من
رد شد دل پوشالی و ناپاک و دو رنگَت
در ساده ترین مرحله های محک من ادامه مطلب ...
کُردی بپوش, چارقد و شال را ببند
روبند را کنار بزن, یک دهن بخند !
چوبی بگیر, قلب مرا دستمال کن
تا دختران دهکده هم عاشق ات شوند
زیبا برقص, تا بتکانی دل مرا
تن لرزه هات مثل غزل از بر من اند ادامه مطلب ...
موجها خوابیده اند آرام و رام
طبل توفان از نوا افتاده است.
چشمه های شعله ور خشکیده اند،
آبها از آسیا افتاده است.
در مزار آباد شهر بی تپش
وای مرغی هم نمی آید به گوش
دردمندان بی خروش و بی فغان
خشمناکان بی فغان و بی خروش.
ادامه مطلب ...بی پشت و پناهی چه بخواهی چه نخواهی
محکوم به آهی چه بخواهی چه نخواهی
دلتنگی و هر ثانیه یک قرن شکنجه ست
هی خیره به راهی چه بخواهی چه نخواهی
هرچند که او رفته ولی بر در و دیوار
جا مانده نگاهی چه بخواهی چه نخواهی
ادامه مطلب ...دو رودخانه ی وحشی ِ وحشی اند موهات
دو تا هلال گره خورده اند ابروهات
تمام دهکده را ریختی بهم خاتون
چه کرده باد مگر با شلال گیسوهات ؟
ادامه مطلب ...این پدر سوخته هی قهوه چرا میریزد؟
قهوه ی ترک چرا از لج ما میریزد؟!
بی شرف کافه بهم ریخته ول کن هم نیست
دل جدا، بوسه جدا، عشوه جدا میریزد
صف کشیدند همه پشت دو پلکش چه بلند
از خدا خواسته او هم که بلا میریزد
هیچ کس مشتری خاطر ما دیگر نیست
بس که او خنده کنان ناز و ادا میریزد
ادامه مطلب ...ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ی استاد بی بدیل موسیقی ایرانی استاد محمدرضا لطفی، برنامه ی گلهای تازه شماره 176 با عنوان "خاکستر" را تقدیم حضورتان میکنیم. این برنامه با همکاری هنرمندان سیاوش، فرهاد فخرالدینی و تار محمدرضا لطفی در مایه دشتی ضبط گردیده است. گوینده اشعار متن برنامه خانم آذر پژوهش می باشند. شما می توانید این برنامه را در شکنج گوش دهید و یا با لینک مستقیم و در ادامه مطلب دانلود نمایید.
چند رباعی زیبا از حنیف خورشیدی تقدیم به همراهان همیشگی و دوستان تازه وارد به مجلّه شعر و موسیقی شکنج
مرگ از همه سو نشست گرداگردم
گنجشک مرا دوید و ۰۰۰ باور کردم
من زن دارم -کفن - برایم سم است
من می خواهم به خانه ام برگردم
۰۰۰
یک عمر مسیر اشتباهی ۰۰۰در آب
گنجشک شدند و گاه گاهی در آب
از خانه ی بایزید تا خانه ی شمس
رفتند برای صید ماهی ۰۰۰در آب
۰۰۰
مانده ست دو موی خسته بر شانه ی تو
از یک زن ِ بی حواس در خانه ی تو!
یک زن مانده یواشکی گریه کند
مردی مانده هنوز دیوانه ی تو... ادامه مطلب ...
به مناسبت فرا رسیدن جشن کهن و نوروز باستانی ایرانیان، آهنگ گلپونه نعنا پونه از مجموعه 50 سال موسیقی ایرانی را برای شما آماده کرده ایم که هم میتوانید در شکنج گوش دهید و هم می توانید با لینک مستقیم همراه با متن ترانه در ادامه مطلب دانلود نمایید. این ترانه که یکی از آثار زیبای زنده یاد جواد بدیع زاده است بر روی شعری از اشعار سید غلامرضا روحانی، شاعر طنزپرداز ایرانی و با آهنگسازی اسماعیل مهرتاش، موسیقیدان برجسته تازیخ موسیقی ایران تنظیم و اجرا شده است.
هر گل که شکفته شعله ای پر سوز است
هـر سبــزه، سوار ِجنــگی پیــــــــروز است
انــداختــــه ایم سفـــــره ای بـــــر خـــاکت
کــوروش؛ پــدرم ! بـلنـد شـو، نـــوروز است
"شهراد میدری"
نتا نت های مضرابی و با سنتور میرقصی
خودت ماهی و داری همچنان ماهور میرقصی
شلال مویت ابریشم رسیده تا کمرگاهت
رها از پیله چون پروانه ای در نور میرقصی
عسل چشمی و شهبانوی کندوهای کوهستان
که شهدا شهد بین آنهمه زن/بور میرقصی ادامه مطلب ...