خسته ام- چون شمعِ بی حاصل - از این دارالظلام
نا امیدم از فلک، چون زخمِ گز از التیام
زین جهانِ سفله دلگیرم که هستند اندر او
ناجوانمردان شریف و رهزنان والا مقام!
روزگارِ نا بسامانی که از جادوش هست،
خونِ حق گویان حلال و نقدِ بدکاران حرام!
ادامه مطلب ...