ستاره دیده فروبست و آرمید بیا
شراب نور به رگ های شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا ادامه مطلب ...
نه نام کس به زبانم نه در دلم هوسی
ز زندگی همین بس که میکشم نفسی
جهان و شادی آن کام دوستان را باد
پر شکسته ی ما باد و گوشه ی قفسی
از آن به خنجر حسرت نمیدرم دل خویش
که یادگار بر او مانده داغ عشق کسی
ادامه مطلب ...