دست از آیینه بکش ای پری بی همه چیز !
ول زیبا شدن و دلبری بی همه چیز
باد بی تربیت از دور گل آورده، نگیر
گره محکم بزن آن روسری بی همه چیز
چه کسی گفته تو چایی ببری؟ بیخود کرد
نه نرو داخل از این پادری بی همه چیز
آمده تا بخرد با دک و پز ناز تو را
احمق بی سر و پا، مشتری بی همه چیز ادامه مطلب ...
در نهفت ِ پرده ی شب
دختر ِ خورشید
نرم می بافد
دامن ِ رقاصه ی صبح ِ طلایی را
وز نهانگاه ِ سیاه ِ خویش
می سراید مرغ ِ مرگ اندیش :
- " چهره پرداز ِ سحر مرده ست !
چشمه ی خورشید افسرده ست ! " ادامه مطلب ...
این برنامه با همکاری هنرمندان سیاوش، حبیب اله بدیعی، منصور صارمی و جهانگیر ملک در دستگاه سه گاه اجرا شده است. غزل از سعدی. گوینده فخری نیکزاد. صدابردار محمد جهانفر. شما می توانید این برنامه را در شکنج گوش کنید و یا با لینک مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید.
پیر اگر باشم چه غم، عشقم جوان است ای پری
وین جوانی هم هنوزش عنفوان است ای پری
هر چه عاشق پیر تر عشقش جوانتر ای عجب
دل دهـــد تاوان اگـر تن ناتـوان است ای پــــری
پیل مــاه و ســال را پهـــلو نمـــی کـــردم تهـــی
با غمت پهلو زدم، غم پهــلوان است ای پــــری ادامه مطلب ...
تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی
بنای مهر نمودی که پایدار نماند
مرا به بند ببستی خود از کمند بجستی
دلم شکستی و رفتی خلاف شرط مودت
به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستی
ادامه مطلب ...«انکحتُ...» عشق را و تمام بهــار را !
«زوّجتُ...» سیب را و درخت انار را !
«متّعتُ...» خوشهخوشه رطبهای تازه را
گیلاسهای آتشی آبــــــــــــــــــــدار را !
«هذا موکّلی...»: غزلم دف گرفت، گفت:
تو هم گرفتهای بـــــه وکالت سهتار را !
ادامه مطلب ...ستاره دیده فروبست و آرمید بیا
شراب نور به رگ های شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا ادامه مطلب ...
تو ماه را به شب عاشقان نشان دادی
به بی کلام ترین واژه ها زبان دادی
به شب، به روز، به مهتاب و آسمان و زمین
به رود و صخره و کوه و درخت جان دادی
همیشه با اگر و شاید و نمی دانم
به جای پاسخ و توضیح سر تکان دادی ادامه مطلب ...
من و سیگار به کرار
رفاقت زده بر هم
و دل از هم ببریدیم
ولی هر چه
به بازار بگشتیم
رفیقی که بسوزد و بسازد
به غم و غصه ی بسیار
به جز خویش ندیدیم ادامه مطلب ...
سر و سامان من و بی سر و سامانی من
حُسن کنعانی تو مصر پریشانی من
روز و شب فکر تو یک لحظه رهایم نکند
من به زندان توام یا که تو زندانی من؟
آن همه تیغ و ترنجی که به خون غلتیدند
بین عشّاق گواهند به حیرانی من
ادامه مطلب ...تصنیف زیبای "مرا مگذار و مگذر" با صدای دلنشین حمیدرضا نوربخش را برای شما آماده کرده ایم. شما میتوانید این تصنیف را هم در شکنج گوش دهید و هم در ادامه مطلب با لینک مستقیم همراه با متن تصنیف دانلود نمایید.
مرا مگذار و مگذر
شعر: یدالله عاطفی
آواز : حمیدرضا نوربخش
آهنگ و تنظیم : گروه شمس (کیخسرو تهمورث و سهراب پورناظری)
آلبوم : پنهان چو دل
دستگاه : شور - دشتی