افتاده دو چشمان تو در مردمک من
انگار اثر کرده دوباره کَلَک من
تو ؛ کودک گستاخ و منم ظرف سفالی
هِی لج نکن و سنگ نزن بر تَرَک من
صد مرتبه در آبی چشمت شده ام غرق
افسوس که یک بار نکردی کمک من
رد شد دل پوشالی و ناپاک و دو رنگَت
در ساده ترین مرحله های محک من ادامه مطلب ...