یک شاخه گل
برنامه 461
این برنامه با همکاری هنرمندان: احمد عبادی، جمال وفایی و جهانگیر ملک در آواز اصفهان اجرا شده است.
گوینده: روشنک
در شکنج بشنوید و با لینک مستقیم دانلود کنید
دانلود آهنگ علیرضا قربانی از تو کجا گریزم
این آواز زیبا را می توانید در شکنج بشنوید و دانلود کنید.
ای که چشمان عزلخوان و مورّب داری !
بیشتر از غزلِ « سایه » مخاطب داری
چشم تو مستیِ صد جامِ پیاپی دارد
تو که لبهایی از انگور، لبالب داری !
ادامه مطلب ...
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصــــه پر حادثــه حاضــــر باشم
حکم پیشانی ام این بود که تو گم شوی و
من بــه دنبال تو یک عمر مسافــــر باشـــم
تو پری باشـــی و تا آن سوی دریا بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم
ادامه مطلب ...
لباس کوچ تنت کن ، بهار مشکوکی ست
بگیر دست مرا ، روزگار مشکوکی ست
تمام پنجره ها رو به قبله خوابیدند
اگر غلط نکنم انتظار مشکوکی ست
یکی از صداهای تازه در موسیقی ایرانی، صدای امید مظهری است. او متولد سال 1356 در تبریز است و آواز ایرانی را از کودکی نزد پدرش (ودود مظهری) آموخته است. مظهری پس از گذراندن یک دوره ی چهارساله ی آواز نزد حمیدرضا نوربخش، در کلاس های محمدرضا شجریان حضور یافت.
آنچه که در ادامه می شنوید تصنیف «حریر نگاه» است که گروه "پاسبان حرم دل" به سرپرستی سیاوش اسماعیلی و تنظیم بهزاد حسن زاده آنرا در جشنواره فجــر سال 89 بر روی صحنه برده اند. در اجرای این تصنیف سیاوش اسماعیلی (نوازنده تار)، بهزاد حسن زاده (نوازنده کمانچه)، نیما داوودی (نوازنده عود)، سروش کمالیان (نوازنده تنبک) حضور دارند.
به مناسبت هفده شهریور (امروز هفده شهریور نود و پنج) روز درگذشت شرف و آبروی موسیقی ایران زمین، فرهنگ شریف، اجرایی خصوصی از جاودان یادان پرویز یاحقی و فرهنگ شریف تقدیم حضورتان می کنیم. این کلیپ از سایت آپارات گرفته شده است.
"کویر" عنوان ترانه ای زیبا و متفاوت از محمد معتمدی است که بر روی شعر و آهنگی از خود او ساخته شده است. توصیه میکنم این آهنگ رو حتماً دانلود کنید و گوش بدید.
تصنیف زیبای "لب خوانی باران" اثری از حسام الدین سراج را می توانید در شکنج گوش کنید و یا دانلود نمایید.
حیاط خانهی ما را معطّر میکنی یا نه ؟
اتاق کوچک ما را منوّر میکنی یا نه ؟
بگو ای چشم و ابروی تو مضمون دو بیتیها
به قدر یک غزل با شاعرت سر میکنی یا نه ؟
شرابی نیست در این خانه اما جرعه شعری هست
دو بیت آتشین دارم، لبی تر میکنی یا نه ؟
ادامه مطلب ...
مزیّن می کند وقتی که با قالیچه ایوان را
فراهم می کنم من هم بساط چای و قندان را
برایم چای می ریزد، دو بیتی شعر می خواند
لبش با قند، می بخشد به من طعمی دو چندان را
دو چشمش سنگ نیشابور را در یاد می آرد
تراش قامت اش اسلیمی قالی کاشان را
ادامه مطلب ...
از کنـــایه دست بــردار و فقـــط ایجــــاز کن
وحی شو بر قلب من افشای هر چه راز کن
شمــع را روشن بکن تکمیــل این اعجــاز کن
تا که خلوت میکنم با خود؛ صدایم می کنند!
بعد ؛ از دنیای خود کم کم جدایم می کنند!
.
«گوشه گیری» انتخابی شخصی و خودخواسته ست
پس چه اصراری به ترک انزوایم می کنند!
.
مثل آتشهای تفریحم که بعد از سوختن -
اغلبِ مردم به حال خود رهایم می کنند!
ادامه مطلب ...
تصنیف فوق العاده زیبای طبیب دل با صدای محمدجواد شجریان (سیامک) از آلبومی با همین نام و با آهنگسازی محمدجواد ضرابیان تقدیم حضورتان میگردد
استاد شجریان در محفلی خصوصی تصنیف "کاروان" استاد بنان را بازخوانی کرده اند که به حق شنیدنی است. این تصنیف را می توانید در شکنج بشنوید یا دانلود کنید.
زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ی ﺧﻮﺩ
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ دﺍﺭﺩ.... ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ.
ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ
ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ
پرکن پیاله را
کاین آب آتشین
دیریست ره به حال خرابم نمی برد
این جامها
که در پی هم می شود تهی
دریای آتش است که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد
.....
خسته ام،چیست سرانجام پریشانی من؟
فاصله چند قدم مانده به ویرانی من؟
ابردر حیرت خونگریه ی شبهای من است
باد،مبهوت ازین دست پریشانی من
به کجا می رود این قافله جز مرز جنون
به کجا قافله ی بی سر و سامانی من؟
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب
چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
راه پیدا کردن گنج جهان جز رنج نیست
رنج آن را راست می گویند اما گنج نیست
گاه می افتد به خاک گه می غلتد به رود
هیچ رازی در فرو افتادن نارنج نیست
گاه سربازی شجاعی گاه شاهی ناامید
روز وشب چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست
ادامه مطلب ...
باز هم مثل همیشه غرق بودی در کتاب
کنج کافه پشت میزی بودی و لیوان آب...
آمدم از عمد پایم را زدم محکم به میز
آه! شرمنده! حواسم رفت توی این کتاب
دشمنت شرمنده آقا! آب یعنی روشنی
بیخیالش! پس شما هم خواندهاید این را جناب
ادامه مطلب ...
دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت
زندگی بعد تو بر هیچ کس آسان نگرفت
چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعلهای بود که لرزید ولی جان نگرفت
دل به هر کس که رسیدیم سپردیم ولی ...
قصهی عاشقی ما سر و سامان نگرفت
ترانه ی بسیار زیبای "موی سپید" با صدای علی اکبر گلپایگانی را برای شما همراهان گرامی آماده کرده ایم. امیدواریم مورد پسند شما همراهان ارجمند قرار بگیرد. شما می توانید این ترانه ی زیبا را در شکنج گوش دهید و یا در ادامه مطلب دانلود نمایید.