قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصــــه پر حادثــه حاضــــر باشم
حکم پیشانی ام این بود که تو گم شوی و
من بــه دنبال تو یک عمر مسافــــر باشـــم
تو پری باشـــی و تا آن سوی دریا بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم
ادامه مطلب ...
این تک بیت های زیبا و ناب ، تقدیم به تمامی همراهان گرامی شکنج-مجله شعر و موسیقی ایرانی.
وقت سخن، نترس بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
دیگر ابیات را می توانید در ادامه طلب بخوانید.
ادامه مطلب ...