مرد میدان نیستی! یا پشت سنگر را بگیر؛
یا جلوی جنگهای نابرابر را بگیر!
پایه ی دیوار قلعه قدر کافی محکم است!
ول کن آن دیوار را و پشت این در را بگیر !
بیستون! دارم به شهر عشق،تنها می روم
رود هستم ،بی کس و غمگین به دریا می روم
زائـــرم.. امشب کنارت استراحت می کنم
حرف ها دارم بگویم ،بعد از اینجا می روم
در دلم ته مانده های زندگی جان داده است
بی خود از خویشم به دنبال مسیحا می روم
خوشا به بختِ بلنـــــدم که در کنار منی
تو هم قرار منی هم تو بیقــــرار منی
گذشت فصل زمستان گذشت سردی و سوز
بیا ورق بزن این فصــــل را، بهـــــار منی
به روزهای جدایی دو حالت است فقط
در انتظار تـــــــواَم یا در انتظـــار منی
تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دارم
قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم
تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست
مرا ببخش اگر چشم نکته بین دارم
فکر کنم وقتشه به دهه 30 هم سری بزنیم. سالهایی که آهنگسازهایی مثل استاد حسین یاحقی (دایی پرویز یاحقی) و خوانندگانی مثل زنده یاد منوچهر همایون پور اجراهایی بسیار شورانگیز داشتند. یکی از کارهای بسیار زیبا و ماندگار تاریخ موسیقی ایران، آلبوم "دیروزی ها" با آهنگسازی استاد حسین یاحقی و خوانندگی منوچهر همایون پور است. از این آلبوم، مژده را برای شما عزیزان انتخاب کردیم. بی شک مورد پسند شما همراهان گرامی قرار خواهد گرفت.
روز اول بی هوا قلب مرا دزدید و رفت
روز دوم آمد و اسم مرا پرسید و رفت
روز سوم آخ، خالی هم کنار لب گذاشت
دانۀ دیوانگی را در دلم پاشید و رفت
روز چارم دانهاش گل داد و او با زیرکی
آن غزل را از لبم نه، از نگاهم چید و رفت
ادامه مطلب ...
دیدار ماه رویت، خواب و خیال باشد
آنقدر رفته ای که، دیدن محال باشد
ای کاش باخیالت، شبها زَنَد سپیده
رویای تو چه کرده،شب در زوال باشد
قرص قمر توهستی، یا اینکه یک ستاره
شاید چو ابروانت، مویت هلال باشد
ادامه مطلب ...
این شعر طنز زیبا از محمد رضا ترکی ، تقدیم به شما همراهان گرامی شکنج-مجله شعر و موسیقی ایرانی
ابیات سرودهّ مرا پس بدهید
مضمون ربودهّ مرا پس بدهیدراستی یادت هست
روز اول که مرا، مست کردی با شعر،
تو چه شعری خواندی؟؟
من که از شعر فقط لحن تو در یادم هست
سلام شاعر! با غم تهران چه می کنی؟
در این دیار بی سر و سامان چه می کنی؟
وقتی بهار شهر شما دیدنی تر است
در خطه ی همیشه زمستان چه می کنی؟
وقت قدم زدن وسط کوچه های شهر
با چهره های تلخ و پریشان چه میکنی؟
ادامه مطلب ...
این تک بیت های زیبا و ناب ، تقدیم به تمامی همراهان گرامی شکنج-مجله شعر و موسیقی ایرانی.
وقت سخن، نترس بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
دیگر ابیات را می توانید در ادامه طلب بخوانید.
ادامه مطلب ...
سعی کن پیشم نباشی، بوی نفرین می دهم
بوی کینه، بوی زخمی باز و چرکین می دهم
آنقدر با قرص های مختلف خوابیده ام
جزء جزء ام را ببویی بوی مرفین می دهم
بس که حالم از فضای بسته بر هم می خورد
شیشه های آسمان را گاه پایین می دهم
شب که شد،تاری بیاور؛یک بغل آواز هم
شورِ تحریر"بنان" را، پنجهی"شهناز"هم
شب که شد سکر تمنای تو بیرون میزند
از خم سربسته ، و از شیشه های باز هم
شب که شد،آوازی از دیوان شمسالدین خوشاست
دست و پا یاری کند، رقصی شلنگ انداز هم
من صدا می زنم:
" باز کن پنجره، باز آمده ام "
من پس از رفتن ها، رفتن ها،
با چه شور و چه شتاب آمده ام
در دلم شوق تو، اکنون به نیاز آمده ام
" داستان ها دارم،
از دیاران که سفر کردم و رفتم بی تو ادامه مطلب ...
پسـر نوحــم و قربانـی طوفـــان خودم
آنچنانم که شدم دست به دامان خودم
شانه ام ریخته بر موی پریشان ِ خودم!
من در میان مردمی هستم....
که باورشان نمیشود شکسته ام....!
می گویند....
خوش به حالت که خوشحالی....
نمیدانند دلیل شاد بودنم....
باج به آنهاست برای دوست داشتنم....!
ادامه مطلب ...
تصنیف قدیمی و زیبای "من و طاووس" با صدای همیشه ماندگار بانو "مرضیه" را به شما همراهان گرامی تقدیم میکنم. شما میتوانید این تصنیف بسیااااااار زیبا رو هم در شکنج گوش بدید هم دانلود کنید. برای دانلود متن ترانه به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
ادامه مطلب ...
تکنوازی سه تار در ابوعطا اثر دکتر داریوش صفوت، نوازنده و ردیف دان، را برای شما آماده کرده ایم. برای خواندن بیوگرافی دکتر صفوت و دانلود فایل به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
تصنیف زیبای "بی گاه" با صدای سینا سرلک را از آلبومی با همین نام برای شما همراهان گرامی شکنج آماده کرده ایم. شما می توانید این تصنیف را در شکنج گوش دهید و یا در ادامه مطلب دانلود نمایید.
شعر زیر که در اکثر سایت های ادبی با نام شاعر گرامی آقای گلسرخی درج شده و ما هم دچار این اشتباه شده بودیم، با پیام شاعر اصلی جناب آقای سهراب صمصامی، اصلاح وتقدیم حضور شما همراهان عزیز می شود.
ضمن پوزش و تشکر از شاعر عزیز آقای صمصامی بابت ارسال مدارک مستند مبنی بر سرایش شعر توسط ایشان.
دگر صبح است و پایان شب تار است
دگر صبح است و بیداری سزاوار است
دگر خورشید از پشت بلندی ها نمودار است
دگر صبح است
دگر از سوز و سرمای شب تاریک ، تن هامان نمی لرزد
دگر افسرده طفل پابرهنه ، از زبان ما در شب ها نمی ترسد
دگر شمع امید ما چو خورشیدی نمایان است
دگر صبح است
یک دو نوازی زیبای سه تار و تنبک اثری از کیوان ساکت را برای شما آماده کرده ایم. شما می توانید این دو نوازی زیبا را هم در شکنج گوش کنید و هم در ادامه مطلب دانلود نمایید.
تصنیف زیبای مژده ای دل با صدای استاد زنده یاد حسین قوامی. این تصنیف زیبا رو میتونید در شکنج گوش بدید یا در ادامه مطلب دانلود نمایید.
زندگینامه" پریـســـــــا" از زبان خودش
در 25 اسفند 1328 در شهسوار متولد شدم. صداى خوش از طرف پدر و پدربزرگ به من و خواهرها و برادرانم به ارث رسیده است. بزرگترین مشوق و حامى من در خانواده پدرم بود و در دوران تحصیل هر وقت برنامهاى بود که از من مىخواستند شرکت کنم، او نه تنها مخالفت نمىکرد، بلکه بسیار هم تشویق میکرد. با حمایت و تشویقهاى او بود که من در مسابقات هنرى مدارس شرکت میکردم.
آخرین بارى که در رشته آواز رتبه اول را در بین تمام دانشآموزان سراسر کشور کسب کردم، با استادم مرحوم محمود کریمى که از اعضاى هیئت داوران بودند آشنا شدم. استاد کریمى مرا بسیار تشویق کردند و پیشنهاد کردند که براى آموزش موسیقى ایرانى (دستگاهها و ردیف موسیقى سنتى) شاگرد ایشان شوم. لذا تحصیل موسیقى سنتى ایران را به طور جدى و مستمر در خدمت آن استاد بزرگوار آغاز کردم. هنوز دو سالى از آموزش من نگذشته بود، که ایشان براى آغاز کار حرفهاى، مرا به وزارت فرهنگ و هنر وقت معرفى کردند. ولى کار آموزش من زیر نظر مستقیم ایشان و تا سالها پس از آغاز کار حرفهاى ادامه داشت.
همکارى من با وزارت فرهنگ و هنر مدت پنج سال ادامه داشت، که در این مدت برنامههایى در تلویزیون اجرا کردم و کنسرتهایى در تهران و بعضى شهرستانها و نیز همراه با گروههاى مختلفی که در آن وزارتخانه فعال بودند، کنسرتهایى در خارج از کشور براى معرفى موسیقى سنتى ایران اجرا کردم. تصور میکنم این کنسرتها بین سالهاى 1347 تا 1352 بوده است.
در سال 1352 ازدواج کردم و درست دو ماه بعد از آن از طرف مرکز حفظ و اشاعه موسیقى سنتى ایران (وابسته به سازمان رادیو تلویزیون) که به ابتکار و مدیریت استاد دکتر داریوش صفوت پایهگذارى شده بود، به همکارى دعوت شدم و همراه با گروهى از موسیقیدانان مرکز، عازم سفرى به بلژیک و فرانسه براى اجراى کنسرت شدیم.
به این ترتیب همکارى من با مرکز حفظ و اشاعه موسیقى آغاز شد و از سال 1352 تا 1357 که آخرین سال فعالیت حرفهاى من بود، به مدت پنچ سال ادامه داشت. در این دوران در محضر استاد دوامى نیز با سبک اجراى تصنیفهاى قدیمى و آواز سنتى آشنایى پیدا کردم.
مجموعه فعالیتهایى که در این دوران انجام شد عبارتند از شرکت در سه جشن هنر شیراز، اجراى چند برنامه در تلویزیون، دانشگاه تهران، باغ فردوس، تئاتر شهر و اجراى کنسرتهاى متعدد در خارج از کشور.
در اواسط سال 1357 جهت شرکت در «فستیوال موسیقى آسیا»1 به دعوت «بنیاد ژاپن»2 به کشور ژاپن سفر کردم که شرح مفصل آن در «آواهاى موسیقیایى آسیایى»3 منتشر شده است.
در سال 52 ازدواج کردم و فرزندانم سارا، لیلا و دارا به ترتیب در سالهاى 53، 58 و 63 متولد شدند. اکنون دختر بزرگم ازدواج کرده و صاحب دو دختر است.
بعد از انقلاب، در سالهاى 57 و 58 و به هم ریختن وضعیت موسیقى ایران فعالیت موسیقى من به ناچار متوقف شد و با به دنیا آمدن فرزند دوم و سومم تمام توجه و وقت من صرف خانوادهام گردید. در سال 70 مرکز حفظ و اشاعه موسیقى سنتى مجددا از من دعوت کرد که در آن مرکز به خانمها آواز ایرانى تعلیم بدهم. با توجه به این که خانمها در هیچ کجا اجازه ابراز وجود در زمینه موسیقى و بخصوص در رشته آواز نداشتند، به نظر میرسید قدم مثبتى برداشته شده است. بنابراین، همکارى با آن مرکز را بیفایده ندانستم و دعوت را پذیرفتم.
فکر مىکنم سه یا چهار سال با آن مرکز، که فضایش با فضاى قبلى بسیار متفاوت بود همکارى کردم و شاگردان زیادى در این مدت با موسیقى دستگاهى ایران آشنا شدند. به هر حال همکارى من با مرکز ادامه داشت، تا زمانى که براى اولین بار در سال 1995 میلادى با گروهى عازم سفر خارج از کشور شدیم و کنسرتهایى در اکثر کشورهاى اروپایى اجرا کردیم، که بسیار مورد استقبال هموطنان عزیز مقیم خارج از کشور قرار گرفت.
همکارى من با مرکز، پس از بازگشتم به ایران قطع شد و از آن پس به تعلیم خصوصى بانوان در منزل خودم ادامه دادم. از آن تاریخ (1995) تاکنون، سفرهاى خارج از کشور من براى شرکت در فستیوالهاى مختلف بینالمللى و اجراى موسیقى سنتى ایرانى براى علاقهمندان خارج از کشور آغاز شد و ادامه یافت.