خوشا به بختِ بلنـــــدم که در کنار منی
تو هم قرار منی هم تو بیقــــرار منی
گذشت فصل زمستان گذشت سردی و سوز
بیا ورق بزن این فصــــل را، بهـــــار منی
به روزهای جدایی دو حالت است فقط
در انتظار تـــــــواَم یا در انتظـــار منی
تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دارم
قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم
تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست
مرا ببخش اگر چشم نکته بین دارم
فکر کنم وقتشه به دهه 30 هم سری بزنیم. سالهایی که آهنگسازهایی مثل استاد حسین یاحقی (دایی پرویز یاحقی) و خوانندگانی مثل زنده یاد منوچهر همایون پور اجراهایی بسیار شورانگیز داشتند. یکی از کارهای بسیار زیبا و ماندگار تاریخ موسیقی ایران، آلبوم "دیروزی ها" با آهنگسازی استاد حسین یاحقی و خوانندگی منوچهر همایون پور است. از این آلبوم، مژده را برای شما عزیزان انتخاب کردیم. بی شک مورد پسند شما همراهان گرامی قرار خواهد گرفت.
روز اول بی هوا قلب مرا دزدید و رفت
روز دوم آمد و اسم مرا پرسید و رفت
روز سوم آخ، خالی هم کنار لب گذاشت
دانۀ دیوانگی را در دلم پاشید و رفت
روز چارم دانهاش گل داد و او با زیرکی
آن غزل را از لبم نه، از نگاهم چید و رفت
ادامه مطلب ...
دیدار ماه رویت، خواب و خیال باشد
آنقدر رفته ای که، دیدن محال باشد
ای کاش باخیالت، شبها زَنَد سپیده
رویای تو چه کرده،شب در زوال باشد
قرص قمر توهستی، یا اینکه یک ستاره
شاید چو ابروانت، مویت هلال باشد
ادامه مطلب ...
این شعر طنز زیبا از محمد رضا ترکی ، تقدیم به شما همراهان گرامی شکنج-مجله شعر و موسیقی ایرانی
ابیات سرودهّ مرا پس بدهید
مضمون ربودهّ مرا پس بدهیدکلیپی زیبا و البته قدیمی از اجرای تلفیقی موسیقی سنتی و فلامینگوی محمد معتمدی را برای شما همراهان گرامی تدارک دیده ایم. امید است که بپسندید.
برای دانلود این اثر زیبا به ادامه مطلب مراجعه نمایید. ادامه مطلب ...
تا آخر عمر
درگیر من خواهی بود
و تظاهر می کنی که نیستی
مقایسه تو را
از پا در خواهد آورد
من
می دانم به کجای قلبت
شلیک کرده ام
ادامه مطلب ...
راستی یادت هست
روز اول که مرا، مست کردی با شعر،
تو چه شعری خواندی؟؟
من که از شعر فقط لحن تو در یادم هست
شعر " گل پونه ها " سروده ی بسیار زیبای خانم هما میرافشار که با صدای دلنشین مرحوم ایرج بسطامی اجرا شده را تقدیم حضورشما همراهان گرامی شکنج می کنیم.
گل پونه های وحشی دشت امیدم
وقت سحر شد
خاموشی شب رفت فردایی دگر شد
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غمها
حبیبم سیل غمها
ادامه مطلب ...
سلام شاعر! با غم تهران چه می کنی؟
در این دیار بی سر و سامان چه می کنی؟
وقتی بهار شهر شما دیدنی تر است
در خطه ی همیشه زمستان چه می کنی؟
وقت قدم زدن وسط کوچه های شهر
با چهره های تلخ و پریشان چه میکنی؟
ادامه مطلب ...
این تک بیت های زیبا و ناب ، تقدیم به تمامی همراهان گرامی شکنج-مجله شعر و موسیقی ایرانی.
وقت سخن، نترس بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
دیگر ابیات را می توانید در ادامه طلب بخوانید.
ادامه مطلب ...
من معبد نسل بی زبانم
گلدستۀ خالی از اذانم
تسلیم ارادۀ زمینم
محکوم شماتت زمانم
در جادۀ خاکیان خاموش
یک پنجره رو به آسمانم ادامه مطلب ...
سعی کن پیشم نباشی، بوی نفرین می دهم
بوی کینه، بوی زخمی باز و چرکین می دهم
آنقدر با قرص های مختلف خوابیده ام
جزء جزء ام را ببویی بوی مرفین می دهم
بس که حالم از فضای بسته بر هم می خورد
شیشه های آسمان را گاه پایین می دهم
قرص نانی توی گندم زار ؛ هی یادش بخیر!
پا برهنه در دل نیزار ؛ هی یادش بخیر!
تا پدر آید به منزل ، بر درخت گردوکان
شاد و شنگل تا دم دیدار ، هی یادش بخیر!
وقت بازی توی کوچه ، تا معلم می رسید
می پریدم از سر دیوار ؛ هی یادش بخیر !
ادامه مطلب ...انگــــار دیده اند مرا باز با شما
با اینکه فارغید از این حرف ها شمااندوه جاده های جهان را گریستم
تا سایه ی مرا بکشانند تا شماذهن ما زندان است
ما در آن زندانی
قفل آن را بشکن
در آن را بگشای
و برون آی ازین دخمه ظلمانی
ادامه مطلب ...
شب که شد،تاری بیاور؛یک بغل آواز هم
شورِ تحریر"بنان" را، پنجهی"شهناز"هم
شب که شد سکر تمنای تو بیرون میزند
از خم سربسته ، و از شیشه های باز هم
شب که شد،آوازی از دیوان شمسالدین خوشاست
دست و پا یاری کند، رقصی شلنگ انداز هم
علیست مرغ حق و کعبه آشیانه اوست
حریم عشق پر از دلنشین ترانه اوست
پس از گذشت زمانها هنوز گوش بشر
بنغمه¬های دل انگیز و عاشقانه اوست
زلال چشمه زمزم کجا و اشگ علی
صفای این حرم از گریة شبانه اوست
ادامه مطلب ...