گرمی دست تو میزان دمای عشق بود...

کاشکی آسان شود با رفتن من مشکلت
گوشه ای پهلو بگیرد قایق بی ساحلت
 
آه ای دل هیچ بار این گونه سنگینی نداشت
بار این رنج گران بر شانه های کاهلت
 
تو تمام هستیت را ریختی در پای عشق
در نظر اما نیامد هستی ناقابلت
 
اشکهایت را کسی از پشت لبخندت ندید
بی خبر بودند و غافل از غم ناغافلت
  
ادامه مطلب ...