بهشت یعنی :
یک موسیقی ملایم باشد
"تو" اینجا باشی ...
سرت روی پایم ...
دست راستم لای موهایت ...
و دست چپم در حال نوشتن شعر ...
اما صبر کن
ادامه مطلب ...
خسته ام،چیست سرانجام پریشانی من؟
فاصله چند قدم مانده به ویرانی من؟
ابردر حیرت خونگریه ی شبهای من است
باد،مبهوت ازین دست پریشانی من
به کجا می رود این قافله جز مرز جنون
به کجا قافله ی بی سر و سامانی من؟
اثر زیبای علینقی وزیری با نام "رنگ شوشتری" (بخوانید Reng) در گوشه شوشتری در دستگاه همایون تقدیم حضور شما همراهان گرامی شکنج می شود. برای دانلود به ادامه مطلب بروید.
کانال تلگرام ما با آپدیت روزانه:
telegram.me/omicml
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب
چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هر شب
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
راه پیدا کردن گنج جهان جز رنج نیست
رنج آن را راست می گویند اما گنج نیست
گاه می افتد به خاک گه می غلتد به رود
هیچ رازی در فرو افتادن نارنج نیست
گاه سربازی شجاعی گاه شاهی ناامید
روز وشب چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست
ادامه مطلب ...
دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت
زندگی بعد تو بر هیچ کس آسان نگرفت
چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعلهای بود که لرزید ولی جان نگرفت
دل به هر کس که رسیدیم سپردیم ولی ...
قصهی عاشقی ما سر و سامان نگرفت
تو را آن گونه میخواهم که باغی باغبانش را
شبیه مادر پیری که میبوسد جوانش را
تو را در یک شب بارانی غمگین سرودم که
نمیدانم زمانش را، نمییابم مکانش را
من آن سرباز دلتنگم، که با تردید در میدان
برای هیچ و پوچ از دست خواهد داد جانش را
ادامه مطلب ...گفته بودی که دگر زلف پریشان نکنی
ماه را روز و شب چارده حیران نکنی
تو مگر قول ندادی ندهی مو به نسیم
دل عشاق به یک زلزله ویران نکنی
نذر کردی که نبندی بغل پنجره تا
شهر ویران مرا قمصر کاشان نکنینکنی ادامه مطلب ...
جای ماندن نیست،دنیا را رها کن پر بکش
قهوه ات را مَرد ،امشب با کمی سم سر بکش
بی تفاوت رد شو از مردم، میان دفترت
سنگ باش و گوش احساسات خود را کَر بکش
گوشه ای دور از هیاهوهای شهر لعنتی
پُک بزن سیگار خود را،زجر هم کمتر بکش!
ادامه مطلب ...یک شهر را دیوانه با پیراهنت کردی
لیلا چرا پیراهن زیبا تنت کردی ؟ !
فرعون شهرم ، دل به دریا زد همان شب که
جادوگری با چشم های روشنت کردی
تو دخت چنگیزی که ما را مثل نیشابور
آواره ی دیوار چین دامنت کردی
ادامه مطلب ...ترانه ی بسیار زیبای "موی سپید" با صدای علی اکبر گلپایگانی را برای شما همراهان گرامی آماده کرده ایم. امیدواریم مورد پسند شما همراهان ارجمند قرار بگیرد. شما می توانید این ترانه ی زیبا را در شکنج گوش دهید و یا در ادامه مطلب دانلود نمایید.
بیستون! دارم به شهر عشق،تنها می روم
رود هستم ،بی کس و غمگین به دریا می روم
زائـــرم.. امشب کنارت استراحت می کنم
حرف ها دارم بگویم ،بعد از اینجا می روم
در دلم ته مانده های زندگی جان داده است
بی خود از خویشم به دنبال مسیحا می روم
سوت قطار، غسل زیارت، دم اذان
چشمی که باز خیره شده سوی آسمان
یا ایها الغریب منم آن مسافر
دلتنگ و بی قرار...پر از دردِ بی نشان
باب الجواد، بارش باران، اذان صبح
نقاره خانه، صحن گهرشاد، سایـبان
ادامه مطلب ...
بی تو به سامان نرسم، ای سر و سامان همه تو
ای به تو زنده همه من، ای به تنم جان همه تو
من همه تو، تو همه تو، او همه تو، ما همه تو
هر که و هرکس همه تو، این همه تو، آن همه تو
من که به دریاش زدم تا چه کنی با دل من
تخته تو و ورطه تو و ساحل و توفان همه تو
ادامه مطلب ...تو آسمانی ومن ریشه در زمین دارم
همیشه فاصله ای هست-داد ازاین دارم
قبول کن که گذشته ست کار من از اشک
که سال هاست به تنهایی ام یقین دارم
تو نیز دغدغه ات از دقایقت پیداست
مرا ببخش اگر چشم نکته بین دارم
فکر کنم وقتشه به دهه 30 هم سری بزنیم. سالهایی که آهنگسازهایی مثل استاد حسین یاحقی (دایی پرویز یاحقی) و خوانندگانی مثل زنده یاد منوچهر همایون پور اجراهایی بسیار شورانگیز داشتند. یکی از کارهای بسیار زیبا و ماندگار تاریخ موسیقی ایران، آلبوم "دیروزی ها" با آهنگسازی استاد حسین یاحقی و خوانندگی منوچهر همایون پور است. از این آلبوم، مژده را برای شما عزیزان انتخاب کردیم. بی شک مورد پسند شما همراهان گرامی قرار خواهد گرفت.
دیدار ماه رویت، خواب و خیال باشد
آنقدر رفته ای که، دیدن محال باشد
ای کاش باخیالت، شبها زَنَد سپیده
رویای تو چه کرده،شب در زوال باشد
قرص قمر توهستی، یا اینکه یک ستاره
شاید چو ابروانت، مویت هلال باشد
ادامه مطلب ...
تا آخر عمر
درگیر من خواهی بود
و تظاهر می کنی که نیستی
مقایسه تو را
از پا در خواهد آورد
من
می دانم به کجای قلبت
شلیک کرده ام
ادامه مطلب ...
راستی یادت هست
روز اول که مرا، مست کردی با شعر،
تو چه شعری خواندی؟؟
من که از شعر فقط لحن تو در یادم هست
شعر " گل پونه ها " سروده ی بسیار زیبای خانم هما میرافشار که با صدای دلنشین مرحوم ایرج بسطامی اجرا شده را تقدیم حضورشما همراهان گرامی شکنج می کنیم.
گل پونه های وحشی دشت امیدم
وقت سحر شد
خاموشی شب رفت فردایی دگر شد
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غمها
حبیبم سیل غمها
ادامه مطلب ...
این تک بیت های زیبا و ناب ، تقدیم به تمامی همراهان گرامی شکنج-مجله شعر و موسیقی ایرانی.
وقت سخن، نترس بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
دیگر ابیات را می توانید در ادامه طلب بخوانید.
ادامه مطلب ...