گلهای تازه برنامه شماره 138

این برنامه با همکاری هنرمندان سیمین غانم، سیاوش، علی تجویدی و منصور صارمی اجرا شده است. غزل این برنامه از حافظ و شعر ترانه از عبدالله الفت می باشد. آهنگسازی این برنامه را علی تجویدی بر عهده داشته است. گوینده: رضا معینی

شما می توانید این برنامه را در شکنج گوش دهید و یا با لینک مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید. 


یکبار کلیک کرده و تا بارگذاری آهنگ اندکی شکیبا باشید.

 
ادامه مطلب ...

تساوی


معلم پای تخته داد می زد

صورتش از خشم گلگون بود

و دستانش به زیر پوششی از گردپنهان بود

ولی ‌آخر کلاسی ها

لواشک بین خود تقسیم می کردند

وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می زد

برای آنکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان

تساوی های جبری رانشان می داد  ادامه مطلب ...

حول چشمان تو لا قُوّةَ الّا بالله!!!

حول چشمان تو لا قُوّةَ الّا بالله
قُل غزلخوانی و شیدایی و مستی لـِلّه

آخرالامر غزلهای تو گمراهم کرد
هر که دارد هوس در به دری بسم الله:

 

باد می آید و موهات پریشان شده است
باد با توست... همین است که طوفان شده است!

آخرش خلق رطب ختم به لبهای تو شد
مثلا معجزه ها: ختم به قرآن شده است

طعم لبهات عسل: "فیهِ شِفاءٌ لٍالنّاس"
کافر از آیه ی لبهات مسلمان شده است... 
ادامه مطلب ...

آینه

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست   
دل بکن!آینه این قدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا               
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟! 
ادامه مطلب ...

آسمان آبــی عرفــان من چشمان توست

آسمان آبــی عرفــان من چشمان توست
اختر تابنده ی کیهان من چشمان توست

در حضور چشم هایت عشق معنا می شود
اولین درس دبیرستــان من چشمان توست  

در بیابانی کـه خورشیدش قیامت می کند
سایبان ظهر تابستان من چشمان توست 
ادامه مطلب ...

این قافله از قافله سالار خراب است


برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست

گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست

 آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک

جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست

 این قافله از قافله سالار خراب است

اینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیست

 

ادامه مطلب ...

حسرت

عمری مرا به حسرت دیدن گذاشتی 

بین رسیدن و نرسیدن گذاشتی

یک آسمان پرندگی ام دادی و مرا 

در تنگنای از تو پریدن گذاشتی

وقتی که آب و دانه برایم نریختی 

وقتی کلید در قفس من گذاشتی  ادامه مطلب ...

سنگفرش

ای سنگفرش راه که شبهای بی سحر

تک بوسه های پای مرا نوش کرده ای


ای سنگفرش راه که در تلخی سکوت

آواز گام های مرا گوش کرده ای


هر رهگذر از روی تو بگذشت و دور شد

جز من که سالها کنار تو مانده ام  ادامه مطلب ...

من با تو ام ای رفیق!

من با تو ام ای رفیق! با تو
همراه تو پیش می نهم گام 
در شادی تو شریک هستم 
بر جام می تو می زنم جام

من با تو ام ای رفیق! با تو 
دیری ست که با تو عهد بستم 
همگام تو ام ،‌ بکش به راهم 
همپای تو ام ، بگیر دستم  
ادامه مطلب ...

"ربنا" + "مناجات افشاری" آثار ماندگار استاد شجریان با کیفیت بالا

با توجه به نزدیک شدن ماه مبارک رمضان، در این پست، قطعات زیبای "مناجات افشاری" و "ربنا" اجرا شده توسط استاد شجریان را جهت دانلود خدمت شما همراهان گرامی تقدیم می کنیم.

هر دوی این آثار جهت پخش در صدا و سیما در ابتدای انقلاب توسط استاد اجرا شد که در تمام این سال ها قطعه "ربنا" از صدا و سیما پخش می شد ولی از قطعه زیبای "مناجات افشاری" کمتر استفاده می شد. تا اینکه طی چهار سال اخیر با کج سلیقگی تمام صدا و سیمای جمهوری اسلامی، پخش این قطعات متوقف شد.

شما همراهان گرامی می توانید این قطعات زیبا را با کیفیت بالادر شکنج گوش کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید. (فایل اول حاوی هر دو قطعه یعنی "مناجات افشاری" و "ربنا" می باشد و فایل دوم فقط شامل قطعه "ربنا" می باشد.)


مناجات افشاری + ربنا

حجم: 8 مگابایت (تا بارگزاری کامل اندکی شکیبا باشید)


ربنا

حجم: 4 مگابایت (تا بارگزاری کامل اندکی شکیبا باشید)


لینک دانلود مستقیم در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

بگذار، که بر شاخه این صبح دلاویز

بگذار، که بر شاخه این صبح دلاویز

                               بنشینم و از عشق سرودی بسرایم

آنگاه، به صد شوق، چو مرغان سبکبال،

                               پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم  ادامه مطلب ...

از کفم رها ...

تصنیف "از کفم رها" با صدای بانو مهدیه محمدخانی

شعر و آهنگ: عارف قزوینی

تنظیم: مجید درخشانی

شما می توانید این کلیپ تصویری زیبا را در شکنج تماشا کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید.


روی دکمه پخش کلیک کنید و تا بارگزاری کامل، اندکی شکیبا باشید

حجم: 27 مگابایت


لینک مستقیم دانلود در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

پشتم از بار غمت خم گشت...

پشتم از بار غمت خم گشت، بارم را بگیر

از فشار زندگی مُردم، فشارم را بگیر!

این چنین آسوده در کنج دلم ساکن نمان

مثل من در من بچرخ و اختیارم را بگیر

نام خود را -صاف- بر پیشانی من حک کن و

کارتهای -تا ابد بی اعتبارم- را بگیر  ادامه مطلب ...

آشفته خیالی تا کی ؟!

چون ســــــر زلف تــــو آشفته خیالی تا کی ؟!

من و عشـــق تو و ســـــودای محالی تا کی ؟!


نه کناری ! نه کلامی ! نه گرفتم ز تو کامـــی

سهـــم من از تو فقط خنـــده ی خالی تا کی ؟!


کوچه ی وصل تو را شسته دو چشم تـــر من

بـــزنم پرسـه در این کوی و حوالـــی تا کی ؟! 

ادامه مطلب ...

دلقک

پدر بارها گفته بود
که غربت
از پشت همین دیوار آغاز می‌شود
و اتوبوس پس از خوابی عمیق
مرا در شهری غریبه پیاده کرده است
غربت و تنهایی عمیق می‌شود
 
ادامه مطلب ...

خود را بپوش!

کُردی بپوش, چارقد و شال را ببند

روبند را کنار بزن, یک دهن بخند !

چوبی بگیر, قلب مرا دستمال کن

تا دختران دهکده هم عاشق ات شوند 

زیبا برقص, تا بتکانی دل مرا

تن لرزه هات مثل غزل از بر من اند ادامه مطلب ...

شب یلدا

شبم شدچون شب یلدا، ولیکن بی صفا امشب
شدم بی مونس و تنها میان آشنا امشب
چو شمعی در بر پروانه‌ای می‌سوختم دائم
چرا رفته‌است پروانه ز منزلگاه ما امشب
دل از مهر وصفا پر بود، بی رنگ و ریا بودیم
صفا و مهر رفت و آمده جور و جفا امشب 
ادامه مطلب ...

برف پیری

برف پیری شــده تـاج سـرم از لطف خـــدا
بــاورم نیــست ولی، آمده یک‌بـاره چـرا؟
نیک چــون می‌نگرم راه بــه جـایی نبــرم
کایـن سفیدی ثمر چیست که پوشیده مـرا؟
نالــه ســرد مـرا هـر که شنیده‌است نگفت
تو که ‌هستی؟ چه‌کنی؟ چون‌ شده‌ای‌ خلق‌نما؟ 
ادامه مطلب ...

بی تو طوفان زده دشت جنونم

جوابیه ی هما میر افشار به شعر کوچه(بی تو مهتاب شبی...)فریدون مشیری


بی تو طوفان زده دشت جنونم

صید افتاده بخونم
تو چسان می گذری غافل از اندوه درونم ؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی
 

ادامه مطلب ...

عاشقان...

می فروشــــی در لبــــــاس پارســا برگشته است

آه از این نفـــرین که با دســـت دعـا برگشته است

پینــــه‌های دســــت و پا سر زد به پیشانی عجب!

کفـــــر با پیراهــــن زهــــــد و ریــــــا برگشته است

داد از این طـــــــرز مسلمــــانی که هر کس در نظر

قبلـــــه را می‌جویــــد اما از خـــــدا برگشتــه است 

ادامه مطلب ...

آبها از آسیا افتاده است

موجها خوابیده اند آرام و رام

طبل توفان از نوا افتاده است.

چشمه های شعله ور خشکیده اند،

آبها از آسیا افتاده است.

 

در مزار آباد شهر بی تپش

وای مرغی هم نمی آید به گوش

دردمندان بی خروش و بی فغان

خشمناکان بی فغان و بی خروش. 

ادامه مطلب ...

بی تو عاقبت کارم می کشد به رسوایی...

همچو نور، از چشمم، رفتی و نمی آیی
بی تو دیده ی جان را، بسته ام ز بینایی
تا زمن شدی غافل، سرزدم به هر محفل
بی تو عاقبت کارم، می کشد به رسوایی
از دورنگی ی ِ یاران، وزفریب عیاران
دیدم و چه ها دیدم، یک به یک تماشایی 
ادامه مطلب ...

باید که لگدکوب شود خوشه ی بغضت!

بی پشت و پناهی چه بخواهی چه نخواهی 

محکوم به آهی چه بخواهی چه نخواهی

دلتنگی و هر ثانیه یک قرن شکنجه ست 

هی خیره به راهی چه بخواهی چه نخواهی

هرچند که او رفته ولی بر در و دیوار 

جا مانده نگاهی چه بخواهی چه نخواهی  

ادامه مطلب ...