ای که چشمان عزلخوان و مورّب داری

ای که چشمان عزلخوان و مورّب داری !

بیشتر از غزلِ « سایه » مخاطب داری


چشم تو مستیِ صد جامِ پیاپی دارد

تو که لبهایی از انگور، لبالب داری !

 

ادامه مطلب ...

قسمت این بود


قسمت این بود که من با تو معاصر باشم

تا در این قصــــه پر حادثــه حاضــــر باشم

 

حکم پیشانی ام این بود که تو گم شوی و

من بــه دنبال تو یک عمر مسافــــر باشـــم

 

تو پری باشـــی و تا آن سوی دریا بروی

من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم

  

ادامه مطلب ...

غزل بانو...


ها ، غزل بانو ! برایم شعر عالی پست کن

عکسی از شب های قبل از خشکسالی پست کن


آنقدر دور از توام، رفته بهار از خاطرم

چند تا از غنچه های سرخ قالی پست کن


خسته می چرخم در این ویرانه ی غرق سکوت

پاکتی از بوسه های خشک و خالی پست کن

  ادامه مطلب ...

ایمان منی - سست و ظریف و شکننده


جا می‌خورد از تردی ساق تو پرنده!

ایمان منی - سست و ظریف و شکننده!-

 

هم، چون کف امواج «خزر» چشم‌گریزی

هم، مثل شکوه سبلان خیره‌کننده!

 

می‌خواست مرا مرگ دهد آن که نهاده‌ست

بر خوان لبان تو، مربای کشنده!

  

ادامه مطلب ...

لباس کوچ تنت کن ...


لباس کوچ تنت کن ، بهار مشکوکی ست

بگیر دست مرا ، روزگار مشکوکی ست


تمام پنجره ها رو به قبله خوابیدند

اگر غلط نکنم انتظار مشکوکی ست

  ادامه مطلب ...

گریه لیلی

موسیقی بیکلام با عنوان "گریه لیلی" اثر مانای همیشه ماندگار اسدالله ملک را می توانید در شکنج گوش دهید یا دانلود کنید.



دانلود در ادامه  با حجم 7 مگابایت

 
ادامه مطلب ...

مرغ سخندان

اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم

قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم


چنانت دوست میدارم که گر روزی فراق افتد

تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم


دلم صد بار میگوید که چشم از فتنه بر هم نه

دگر ره دیده می افتد بر آن بالای فتانم 

ادامه مطلب ...

فقط عاشق غزل را در میان اشک می‌گوید...



حیاط خانه‌ی ما را معطّر می‌کنی یا نه ؟
اتاق کوچک ما را منوّر می‌کنی یا نه ؟

بگو ای چشم و ابروی تو مضمون دو بیتی‌ها
به قدر یک غزل با شاعرت سر می‌کنی یا نه ؟

شرابی نیست در این خانه اما جرعه شعری هست
دو بیت آتشین دارم، لبی تر می‌کنی یا نه ؟
 
ادامه مطلب ...

چقدر گل بشوی، باد پرپرت بکند...



چقدر گل بشوی، باد پرپرت بکند
چقدر گریه کنی، گریه لاغرت بکند

چقدر صبر کنی تا بزرگ تر بشوی
که دستهای پدر، روسری سرت بکند

به گریه از لب دیوار پیش رو بپری
جهان روانه ی دیوار دیگرت بکند
 
ادامه مطلب ...

لبم از کار می افتد!

بدون عشق، کم کم مغز من از کار می افتد!
نوار قلب من بر چرخه ی تکرار می افتد!
شبیه آخرین برگ درختی پیر، در طوفان،
که‌تا حالا نیفتاده، ولی این بار، می افتد؛ -
شبیه کودک محبوس در انباری خانه
که بعد از التماسش، گوشه ی انبار می افتد‌؛ -
 
ادامه مطلب ...

من که خرد و خاکشیرم!



هرچه با تنهایی من آشنا تر می شوی
دیرتر سر میزنی و بی وفا تر می شوی


هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد

من پریشان تر، تو هم بی اعتناتر می شوی


من که خرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار

سبزتر می بالی و بالا بلاتر می شوی

  ادامه مطلب ...

میخونه

ترانه ی بسیار زیبایی از احمد آزاد با نام "میخونه" تقدیم به شما همراهان گرامی. این ترانه را هم میتوانید در شکنج گوش دهید و یا در ادامه مطلب دانلود نمایید. 


دانلود با حجم 2 مگابایت در ادامه مطلب
 
ادامه مطلب ...

برایم چای می ریزد...


مزیّن می کند وقتی که با قالیچه ایوان را
فراهم می کنم من هم بساط چای و قندان را

برایم چای می ریزد، دو بیتی شعر می خواند
لبش با قند، می بخشد به من طعمی دو چندان را

دو چشمش سنگ نیشابور را در یاد می آرد
تراش قامت اش اسلیمی قالی کاشان را
 
ادامه مطلب ...

کامل ترین معنا برای عشق تنهایی ست...

گاهی شرار شرم و گاهی شور شیدایی ست
این آتش از هر سر که برخیزد تماشایی ست

دریا اگر سر می زند بر سنگ حق دارد
تنها دوای درد عاشق ناشکیبایی ست

زیبای من! روزی که رفتی با خودم گفتم
چیزی که دیگر برنخواهدگشت زیبایی ست
 
ادامه مطلب ...

لب به لب

لب به لب مهمانی ات را با سکوت آغاز کن

از کنـــایه دست بــردار و فقـــط ایجــــاز کن


دعـوتت را فــاش کـــن پیغمبـــر زیبــــای من

وحی شو بر قلب من افشای هر چه راز کن


عطر دستت سطح میز شام را پر کرده است

شمــع را روشن بکن تکمیــل این اعجــاز کن

  ادامه مطلب ...

من استغفار کـــــردم از نگاه تـــو

نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه

بماند بین مــا این رازها بینی و بین الله!


من استغفار کـــــردم از نگاه تـــو نمی دانـم

اجابت می شود این توبه کردن های با اکراه  ادامه مطلب ...

قطعه ی شماره یک از بیژن مرتضوی

با وجود آن که آلبوم‌های او حق انتشار در ایران ندارند، قطعات بی کلام او بارها از تلویزیون ایران پخش شده است. در سال ۱۹۷۹ میلادی (1358) به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و به تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه ایالت تگزاس ادامه داد. سپس در سال ۱۹۸۵ (1363) ساکن کالیفرنیا شد و اولین آلبوم خود را عرضه کرد. اکنون او به عنوان اولین هنرمند ایرانی شناخته شده و مورد احترام محسوب می شود که تحت حمایت شرکت‌های "Nederlander Productions" "Jeep Eagle" "New Dodge" "Chrysler" قرار گرفته است. در سوم ژوئیه ۱۹۹۴ (1373) اولین هنرمند ایرانی بود که در "Greek Theater" به اجرای برنامه پرداخت. یکی از قطعاتی که او در این کنسرت اجرا کرد "حماسه"(Epic) نام داشت که در یازده سالگی ساخته بود!!!

بیژن مرتضوی (زادهٔ ۲۵ آبان ۱۳۳۶ در بابل)، موسیقی دان، آهنگساز، تنظیم کننده، ویولنیست و خواننده ایرانی است. سبک آثار بی‌کلام او، ترکیبی از موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی پاپ است.    

به سختی توانستیم از میان آثار بسیار زیبای ایشان یکی را انتخاب و تقدیم حضور سبزتان کنیم. امید است که مورد پسند شما همراهان قرار گیرد.


برای دانلود با حجم 5.7 مگابایت به ادامه مطلب بروید
 
ادامه مطلب ...

گفتی قر بده!!!

ترانه فیلمی بسیار زیبا با صدای ایرج و عهدیه تقدیم شما همراهان گرامی میکنیم. امید است بپسندید. شما میتوانید این ترانه را در شکنج گوش دهید یا در ادامه مطلب دانلود نمایید. 



 
ادامه مطلب ...

بوچی نگریم؟ (چرا گریه نکنم؟)

از هنرمند محبوب کرد مظهر خالقی، که این سال ها سکوت اختیار کرده، آهنگی بسیار زیبا ولی در عین حال غمگین را برای شما همراهان گرامی انتخاب کرده ایم. این آهنگ که بر روی شعری از نالی و با آهنگسازی خود استاد خالقی اجرا شده است در شکنج قابل شنیدن و دانلود است. برای دیدن متن ترانه و ترجمه بخشهایی از آن به ادامه مطلب بروید.  


حجم 2.9 مگابایت
 
ادامه مطلب ...

رویای هستی

به جرأت می توان گفت "رویای هستی" یکی از زیباترین و ماندگارترین تصنیف های موسیقی ایرانی در 50 سال گذشته است. این آهنگ که بنا به قولی، استاد بنان بعد از اجرای آن، خودشان نیز بارها و بارها آن را گوش میکرده اند، بر روی شعری از اسماعیل نواب صفا و آهنگی از حسینعلی ملاح ساخته شده است. با احترام تقدیم به همراهان شکنج. متن ترانه در ادامه مطلب.

 
ادامه مطلب ...

ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ...



زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ی ﺧﻮﺩ
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ دﺍﺭﺩ....                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ.
ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ
ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ
 

ادامه مطلب ...

پرکن پیاله را ...



پرکن پیاله را
کاین آب آتشین
دیریست ره به حال خرابم نمی برد
این جامها
که در پی هم می شود تهی
دریای آتش است که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد
.....

  ادامه مطلب ...