ویولن نوازی و آوای زنده یاد استاد همایون خرّم

ویدیویی از ویولن نوازی و آوای استاد همایون خرّم را برای شما همراهان گرامی آماده کرده ایم. شما میتوانید این ویدیوی دلنشین را هم در شکنج تماشا نمایید و هم در ادامه مطلب با لینک مستقیم دانلود کنید. 



 

ادامه مطلب ...

تار نوازی شهرام میرجلالی

تار نوازی استاد شهرام میرجلالی در دستگاه چهارگاه را برای شما آماده کرده ایم. شما همراهان گرامی می توانید این کلیپ را در شکنج تماشا نمایید و یا در ادامه مطلب با لینک مستقیم دانلود نمایید.



  ادامه مطلب ...

سوره مهر

جا می خورد از تردی ساق تو پرنده!
ایمان منی سست وظریف و شکننده !

هم , چون کف امواج «خزر» چشم گریزی
هم , مثل شکوه«سبلان» خیره کننده !

می خواست مرا مرگ دهد آنکه نهاده ست
بر خوان لبان تو , مربای کشنده ! 
ادامه مطلب ...

دعا

سلام سوژه نابم برای عکاسی‌

ردیف منتخب شاعران وسواسی‌


سلام «هوبره»ی فرش‌های کرمانی‌

ظرافت قلیان‌های شاه عباسی‌


تجسم شب باران و مخمل نوری‌

تلاقی غزل و سنگ یشم الماسی‌ 

ادامه مطلب ...

میخواست بهاری بشوم باز...

در وا شد و پاشید نسیم هیجانش
تا نبض مرا تند کند با ضربانش

تقویم ورق خورد و کسی از سفر آمد
تا دامنه ها برد مرا نام ونشانش

پیشانی او روشنی آینه و آب
بوی نفس باغچه می داد دهانش

هر صبح، امید همهء چلچله ها بود
گندم گندم سفرهءدستان جوانش 
ادامه مطلب ...

بهانه

فضای ساکت این کوچه را بهانه گرفته
دوباره آمده در این محله خانه گرفته

گرفته آن طرف کوچه را برای اقامت
نشسته این طرف کوچه را نشانه گرفته

دوپنجره دو تماشا دو آشیانه دو عاشق
دوباره کوچه تب وتاب عاشقانه گرفته 
ادامه مطلب ...

تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا...

خوش آن که حلقه‌های سر زلف واکنی

دیوانگان سلسله‌ات را رها کنی


کار جنون ما به تماشا کشیده است

یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی


کردی سیاه زلف دوتا را که در غمت

مویم سفید سازی و پشتم دوتا کنی


تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا

من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی 

ادامه مطلب ...

دست از سرم بردار...

از جان ِ من آغوش ِ تب دارت چه میخاهد؟

خط ِ دو ابروی ِ قلمکــــــارت چه میخاهد؟


در فکر ِ چیدن نیستم، اصـــرار یعنی چه؟

لب های ِ از شاتوت سرشارت چه میخاهد؟


کمتر بریز از پلک های ِ خود شراب ِ ناب

چشمان ِ مست ِ دلبری وارت چه میخاهد؟  ادامه مطلب ...

زندگی شاید همین باشد...

،زندگی با ماجراهای فراوانش
ظاهری دارد به سان بیشه ای بغرنج و در هم باف
ماجراها گونه گون و رنگ وارنگ ست؛
چیست اما ساده تر از این، که در باطن
تار و پود هیچی و پوچی هم آهنگ است؟

من بگویم، یا تو می گویی
هیچ جز این نیست؟
.تو بگویی یا نگویی، نشنود او جز صدای خویش
ماجراها گوید، اما نقش هر کس را
،می نگارد، یا می انگارد
بیش تر با طرح و رنگ ماجرای خویش
هی فلانی! زندگی شاید همین باشد؟”-
،یک فریب ساده و کوچک 
ادامه مطلب ...

اشعار ارسالی کاربران شکنج 1

 

با سلام. شعر زیبایی را در وصف استاد محمدرضا شجریان به مناسبت زادروز ایشان(1 مهر) در صفحه فیس بوک شخصی خانم مژگان شجریان خواندم و برآن شدم تا آن را برای سایت خوبتان ارسال کنم که شعری است از هنرمند خوب کشورمان، استاد پژمان مصلح.


"تاری که با زخمه احساس به صدا درآید

از خون جوانان وطن می خواند

و صدایی که رسید

پاک نمی شود

و سیال می ماند

تبر حریف صدا نیست"

 

ادامه مطلب ...

یادگار

رفتی دلم شکستی، این دل شکسته بهتر
 پوسیده رشته عشق، از هم گسسته بهتر
 
من انتقــــــام دل را هرگــــــز نگیــرم از تو
این رفته راه ناحق، در خون نشستـــه بهتر
 
در بزم باده‌نوشـــــــان ای غافـل از دل من
بستی دو چشم و گفتم، میخانه بسته بهتر
 
ادامه مطلب ...

هیچ جز تو....

هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست

هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست!

عـشق می ورزم و می سـوزم و فـریـادم نـه!

دوست می دارم و می خـواهـم و پـرهـیزم نـیست.

 
ادامه مطلب ...

ترسم نبرم عاقبت از دست تو جان را ...

ساقی بده آن کوزه یاقوت روان را 

یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را 


اول پدر پیر خورد رطل دمادم 

تا مدعیان هیچ نگویند جوان را 


تا مست نباشی نبری بار غم یار 

آری شتر مست کشد بار گران را   ادامه مطلب ...

دوباره مست شد و ...

دوباره مست شد و یاوه گفت و شَنگ ترم کرد

نخورده گونه‌ی من سرخ شد قشنگ ترم کرد


به گریه گفت شبی "دوستم بدار" و ندانست

که گریه‌های زنان رفته رفته سنگ ترم کرد


مسیر آب که باریک شد رسید به طغیان

نشست و هی به من انداخت سنگ و تنگ ترم کرد  ادامه مطلب ...

گرچه بر چشمت جسارت کرده، آهو را ببخش

گرچه بر چشمت جسارت کرده، آهو را ببخش
گرچه خود را جا زده جای ِ تو، شب بو را ببخش

هیچ منظوری ندارد می خرامد مثل ِ تو
کبک ِ نازم! راه رفتن های ِ تیهو را ببخش

با فقط یک تار، احساس ِ رهایی میکنند
بادهای ِ هرزه گرد ِ بوسه بر مو را ببخش
 
ادامه مطلب ...

آموزش سه تار بخش سوم

پس از استقبال همراهان گرامی شکنج، بخش سوم آموزش سه تار از کتاب اول زنده یاد استاد جلال ذوالفنون نیز بصورت صوتی و ﺑﺎ اﺟﺮاﻱ خود استاد برای شما در سایت قرار گرفت. قیمت خرید این بخش همچون دیگر بخشها فقط 2000 تومان می باشد. برای خرید نسخه با کیفیت کتاب اینجا را کلیک کنید و برای خرید سی دی صوتی به ادامه مطلب مراجعه نمایید.  

ادامه مطلب ...

دوســتت دارم چنان که آیدا را شاملو...

هرچه نامت می نشیـند بر لبانم بیشتر 

لرزه می افتـد به سرتاپای ِ جانم بیشتر


دوســتت دارم چنان که آیدا را شاملو 

وای اگر که بو کنند از این دهانم بیشتر


سهم ِ شیرین گرچه از فرهاد شد یک بیستون 

سهم ِ تو از چلستــــون ِ اصفهانم بیشتر


پیرهن از رنگ های ِ شاد می پوشی و من 

میشود رنگین کمان در آسمــــانم بیشتر  ادامه مطلب ...

روزی خدا به سینه ی من پا گذاشته

روزی خدا به سینه ی من پا گذاشته

مهر تو را درون دلم جا گذاشته !


تا من برای یافتن ات دربدر شوم

دیوار را کشیده و در را گذاشته !


بی شبهه آفریده تو را از ژن شراب

آنکس که در خمار تو ما را گذاشته !


با زر کشیده خط لبت را و ناگزیر

در موزه اش برای تماشا گذاشته !  ادامه مطلب ...

خاطرات عمر شیرین را بسوزان

بسوزان بسوزان بسوزان 

شعرهایم را بسوزان

خاطرات عمر شیرین مرا

یادبود عشق دیرین مرا

در سکوت بی سرانجام بیابان

آتشی از استخوانم برفروزان

درمیان بوته های خشک بی جان

در غبار آسمانگردبیابان

بسوزان بسوزان شعر هایم را بسوزان  ادامه مطلب ...

گلهای تازه برنامه شماره 138

این برنامه با همکاری هنرمندان سیمین غانم، سیاوش، علی تجویدی و منصور صارمی اجرا شده است. غزل این برنامه از حافظ و شعر ترانه از عبدالله الفت می باشد. آهنگسازی این برنامه را علی تجویدی بر عهده داشته است. گوینده: رضا معینی

شما می توانید این برنامه را در شکنج گوش دهید و یا با لینک مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید. 


یکبار کلیک کرده و تا بارگذاری آهنگ اندکی شکیبا باشید.

 
ادامه مطلب ...

خسته ام مثل ...

خسته ام مثل زنی از شاعری شوهرش

مثل مردی مانده در احقاق حق همسرش


مثل مجنونی که لیلی در دلش باشد ولی

شور شیرین ناگهان افتاده باشد در سرش

 

خسته ام ... چون شاعر ِ از شعر خنجر خورده ای

که دهان وا کرده باشد زخم های دفترش


خستگی دارد ... ندارد؟! اینکه عطرت هست و باز

هرچه می گردد نمی بیند تو را دور و برش 

ادامه مطلب ...

وقتی از چشم تو افتادم...

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست

عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست


ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد

کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست


در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید

هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست  ادامه مطلب ...

غزل

امشب غزل مرا به هوایی دگر ببر
تا هر کجا که میبردت بال و پر ببر

تا ناکجا ببر که هنوزم نبرده ای
این بارم از زمین و زمان دورتر ببر

 اینجا برای گم شدن از خویش کوچک است
جایی که گم شوم دگر از هر نظر ببر 
ادامه مطلب ...

سنگفرش

ای سنگفرش راه که شبهای بی سحر

تک بوسه های پای مرا نوش کرده ای


ای سنگفرش راه که در تلخی سکوت

آواز گام های مرا گوش کرده ای


هر رهگذر از روی تو بگذشت و دور شد

جز من که سالها کنار تو مانده ام  ادامه مطلب ...