فضای ساکت این کوچه را بهانه گرفته
دوباره آمده در این محله خانه گرفته
گرفته آن طرف کوچه را برای اقامت
نشسته این طرف کوچه را نشانه گرفته
دوپنجره دو تماشا دو آشیانه دو عاشق
دوباره کوچه تب وتاب عاشقانه گرفته
نگاه من پیِ توجیه اشتباه گذشته
نگاه او به منِ "دست زیر چانه" گرفته
کسی که آمده اینبار تا همیشه بماند
بهار از نفسش عمر جاودانه گرفته
نشانده خنده به لب جای گریه های همیشه
و انتقام مرا از غم شبانه گرفته
مگر فرشته ی عشق است یا الهه ی باران
که جان تازه از او آب و خاک ودانه گرفته؟
سپرده گوش به فتوای شاعرانه ی "حافظ"
کرم نموده ودر چشمم آشیانه گرفته
"محمد سلمانی"