-
پدر خیال شکستن نداشت...
11 بهمن 1392 08:40
اگر چه آینه ام، خانه در لجن دارم مباد قسمت تان خانه ای که من دارم تکان دهنده ترین شعرت ای رفیق، کجاست بخوان بخوان، هوس زیر و رو شدن دارم امید آمدنت را به نا امیدی داد چه شِکوه ها که از این کهنه پیرهن دارم منی که با تن زخمی همیشه عریانم ارادتی به شهیدان بی کفن دارم «در اندرون من خسته دل ندانم کیست»* گمان کنم بُتی از...
-
کاش بارانی ببارد
11 بهمن 1392 08:28
کاش بارانی ببارد قلب ها را تر کند بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها رشته رشته مویرگ های هوا را تر کند بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت سرزمین سینه ها تا ناکجا را تر کند چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها شاید...
-
مژه
11 بهمن 1392 08:22
مژه ای افتاده را برداشتی از گونه ام و من که عمری محتاج یک نوازش تو بودم آرزو کردم کاش تمام مژه های چشم هایم میریختند تا تو یک به یک با پیله ابریشم سرانگشتت از گونه ام برمیداشتیشان آنوقت با چشمان بی مژه پلک میزدم و تو میخندیدی
-
آموزش دستگاه شور
10 بهمن 1392 23:38
پس از استقبال شما دوستان و همراهان عزیز، بخش دوم کتاب آموزش سه تار جلال ذوالفنون را بصورت صوتی برای شما آماده کرده ایم. برای خرید به لینک زیر مراجعه نمایید. قیمت فقط 2000 تومان. لطفاً پس از خرید، حتماً کلمه "shoor " را جهت دریافت رمز فایل به شماره زیر پیامک کنید و سپس بر روی گزینه بازگشت به فروشگاه کلیک...
-
کودکی
10 بهمن 1392 17:06
کودکی هایم اتاقی ساده بود قصه ای دور اجاقی ساده بود شب که میشد نقشها جان میگرفت روی سقف ما که طاقی ساده بود میشدم پروانه،خوابم می پرید خوابهایم اتفاقی ساده بود زندگی دستی پر از پوچی نبود بازی ما جفت و طاقی ساده بود قهر میکردم به شوق آشتی عشقهایم اشتیاقی ساده بود ساده بودن عادتی مشکل نبود سختی نان بود و باقی ساده بود...
-
من طربم
9 بهمن 1392 22:44
کلیپ تصویری "من طربم..." با صدای بانوی نوظهور موسیقی اصیل ایرانی، مهدیه محمدخانی آهنگساز: مجید درخشانی شاعر: مولوی شما می توانید این کلیپ تصویری زیبا را در شکنج تماشا کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید. روی دکمه پخش کلیک کنید و تا لود شدن کلیپ، اندکی شکیبا باشید حجم: 30 مگابایت لینک دانلود و...
-
هر که او را مسیح در نفس است...
8 بهمن 1392 22:34
هر که او را مسیح در نفس است جای او در میانه قفس است هر کجا مرغک خوش الحانی ست مبتلا و اسیر و زندانی ست ماهی از رقص دلفریب خودش می کند تنگ را نصیب خودش برّه چون مزّه اش لذیذتر است نزد قصّاب خود عزیزتر است هر که حُسنی به طالعش دارد روزگارش چنین بیازارد سیه آواز و چهره ای چو کلاغ به رهایی پرد میانه باغ... هر قناری چو قار...
-
مساحت رنج
8 بهمن 1392 16:54
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید مگر مساحت رنج مرا حساب کنید خط محیط دلم را شکسته رسم کنید خطوط منحنی خنده را خراب کنید طنین نام مرا موریانه خواهد خورد مرا به نام دگر غیر از این نام خطاب کنید دگر به منطق منسوخ مرگ میخندم مگر به شیوه ای دگر مرا مجاب کنید چو صخره های یخ از انجماد دلگیرم مرا به هرم نفس های عشق آب کنید در...
-
بت چین
8 بهمن 1392 00:00
تصنیف بسیار زیبا و جاودانی "بت چین" با صدای استاد آواز ایران، محمدرضا شجریان را می توانید در شکنج گوش دهید یا در ادامه مطلب به همراه متن تصنیف دانلود نمایید. خواننده: شجریان شاعر: علیاکبر شیدا آهنگساز: علیاکبر شیدا دستگاه: آواز بیاتاصفهان یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری آهنگ اندکی شکیبا...
-
دل تنگ
7 بهمن 1392 18:28
من چه در وهم وجودم چه عدم،دلتنگم از عدم تا به وجود آمده ام دلتنگم روح از افلاک و تن از خاک، در این ساغر پاک از در آمیختن شادی و غم دلتنگم خوشه ای از ملکوت تو مرا دور انداخت من هنوز ازسفر باغ ارم دلتنگم ای نبخشوده گناه پدرم آدم را به گناهان نبخشوده قسم دلتنگم حال در خوف و رجا رو به تو بر میگردم دو قدم دلهره دارم دو قدم...
-
مرا مگذار و مگذر
6 بهمن 1392 23:16
تصنیف زیبای "مرا مگذار و مگذر" با صدای دلنشین حمیدرضا نوربخش را برای شما آماده کرده ایم. شما میتوانید این تصنیف را هم در شکنج گوش دهید و هم در ادامه مطلب با لینک مستقیم همراه با متن تصنیف دانلود نمایید. مرا مگذار و مگذر شعر: یدالله عاطفی آواز : حمیدرضا نوربخش آهنگ و تنظیم : گروه شمس (کیخسرو تهمورث و سهراب...
-
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
6 بهمن 1392 17:50
توان گفتن آن راز جاودانی نیست! تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست! پراز هراس و امیدم که هیچ حادثه ای شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست زدست عشق به جز خیر بر نمی آید وگرنه پاسخ دشنام، مهربانی نیست درختها به من آموختند فاصله ای میان عشق زمینی و آسمانی نیست! به روی آینه ی پر غبار من بنویس: بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
-
دریادل
5 بهمن 1392 22:42
مهدیه محمدخانی، بانوی نوظهور موسیقی اصیل ایران، که چندیست به عنوان خواننده به همراه گروه "ماه" (به سرپرستی مجید درخشانی) اجراهای متعددی را در کشورهای مختلف انجام داده، به دلیل اینکه اولین بانوی تک خوان پس از انقلاب است، باعث به وجود آمدن حرف و حدیث های بسیاری در محافل مذهبی گشته است. البته پیش از او بانوان...
-
حرفی از نام تو
5 بهمن 1392 18:41
ناگهان دیدم سرم آتش گرفت سوختم ، خاکسترم آتش گرفت چشم وا کردم ، سکوتم آب شد چشم بستم ، بسترم آتش گرفت در زدم ، کس این قفس را وا نکرد پر زدم ، بال و پرم آتش گرفت از سرم خواب زمستانی پرید آب در چشم ترم آتش گرفت حرفی از نام تو آمد بر زبان دستهایم ، دفترم آتش گرفت
-
آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
5 بهمن 1392 18:24
آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست دیگر دلم هوای سرودن نمی کند تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست سربسته ماند بغض گره خورده در دلم آن گریه های عقده گشا در گلو شکست ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد ای وای، های های عزا در گلو شکست آن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بود خوابم پرید و خاطره ها در گلو...
-
با هر تو و من ، مایه های ما شدن نیست
5 بهمن 1392 18:05
با هر تو و من ، مایه های ما شدن نیست هر رود را اهلیت دریا شدن نیست از قیس مجنون ساختن شرط است اگر نه زن نیست اندیشه ی لیلا شدن نیست باید سرشت باد جز غارت نباشد تا سرنوشت باغ جز یغما شدن نیست در هر درخت اینجا صلیبی خفته ، اما با هر جنین ، جانمایه عیسی شدن نیست وقتی که رودش زاد و کوهش پرورش داد طفل هنر را چاره جز نیما...
-
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
5 بهمن 1392 17:50
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم با آسمان مفاخره کردیم تا سحر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم او با شهاب بر شب تب کرده خط کشید من برق چشم ملتهبت را رقم زدم تا کور سوی اخترکان بشکند همه از نام تو به بام افق ها ، علمزدم با وامی از نگاه تو خورشید های شب نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم...
-
روزگاری ست که دیوانه فراوان شده است
5 بهمن 1392 00:05
این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است کـــه بـــه عشق تو قمــــر قاری قرآن شده است مثــل من باغچـــــه ی خانــه هـــــم از دوری تــــو بس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده است بس کـــه هر تکــه ی آن با هوسی رفت ، دلم نسخه ی دیگری از نقشه ی ایران شده است بی شک آن شیخ که از چشم تو منعم می کرد خبـــــر از آمدنت داشت...
-
ای باران
4 بهمن 1392 14:51
تصنیف زیبای "ای باران" با صدای علیرضا قربانی را برای شما آماده کرده ایم. شما می توانید این تصنیف زیبا و البته متفاوت را هم در شکنج گوش دهید و هم در ادامه مطلب با لینک مستقیم دانلود نمایید. ترانه و آهنگ این قطعه کاری از فردین خلعتبری می باشد. یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری آهنگ اندکی شکیبا...
-
شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد
3 بهمن 1392 23:30
شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد آه ای گنجشکهای مضطرب شرمنده ام لانه ی بر شاخه هــــای لاغرم را باد برد من بلوطی پیــر بـودم پای یک کـــوه بلند نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد از غزلهایم فقط خاکستری مانده بـه جا بیت های روشن و شعله ورم را باد برد با همین نیمه همین...
-
می رسد یک روز فصل بوسه چینی در بهشت
3 بهمن 1392 23:15
می رسد یک روز فصل بوسه چینی در بهشت روی تـخـتـی با رقیبـان می نشینی در بهشت تـا خـدا بـهـتـر بسوزانـد مـرا خواهـد گذاشت یک نمایـشگـر در آتـش ، دوربـیـنـی در بهشت صاحب عشـق زمیـنـی را به دوزخ می بـرنـد جا نـدارد عشق های این چنـیـنـی در بهشت گـیـرم از روی کـرم گـاهی خـدا دعـوت کـنـد دوزخی ها را بـرای شب نـشینی در بهشت...
-
حرفی بزن!
3 بهمن 1392 23:13
حرفی بزن بگو د بگو دوست داری ام با این سکوت ، دل نگران می گذاری ام پاسخ بده پیام مرا حال من بد است چیزی بگو که از نگرانی در آری ام دریای من! اگرچه به پایت نمی رسم اما هنوز رودم و سوی تو جاری ام من سالهاست ابری ام ای نوبهار من کی جلوه می کنی به دلم تا بباری ام گاهی چنان بدم که ببینی اگر مرا * دارم یقین به خاطره ها می...
-
پــابند کفش های سیاه ِ سفر نشـو
2 بهمن 1392 10:00
یکی از زیباترین غزلیات معاصر که تا حالا خوندم، این شعر از آقای مهدی فرجیه. بیت های برجسته شده رو خودتون بخونید و قضاوت کنید. پــابند کفش های سیاه ِ سفر نشـو یا دست کم به خـاطر من دیر تر برو ! دارم نگـاه می کنم و حرص می خورم امشب قشنگ تر شده ای ... بیشتر نشو ! کاری نکن که بشکنی امــ...ا شکسته ای حالا شکستنی ترم از...
-
بد نیست تو هم با من اگـــر راه بیایی!!
1 بهمن 1392 23:21
من در پــی رد تو کجا و ... تو کجایی دنبال تـو دستم نرسیده است به جایی ای " بوده " که مثل تو نبوده است ؛ نگو هست ای " رفته " که در قلب منی ... گرچه نیایی ! این عشق زمیــنی است که آغاز صعـود است پابـند " هوس " نیستم ای عشق " هوایی " قــدر تنــی از پیـرهنی فاصله داریم وای از تو !...
-
یک شب دلی ...
1 بهمن 1392 23:00
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت پس کوچه های قلب مرا جستـجو نکرد امــا مرا به عمق درونم کشید و رفت یک آسـمان ستاره ی آتش گرفته را بر التهاب سـرد قرونم کشید و رفت من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت خـطی به روی بخت نگونم کشید و رفت تا از خیــال گنگ رهایی رهـا شوم بانگی به گوش خواب...
-
عاقـبت دستانمان رو می شود...
1 بهمن 1392 22:49
چشــم ها حس دروغی را تعارف می کنند تا که بر هر چشم ، بیش از حد توقف می کنند عشق نامش نیست ؛ این بازی بی شرمانه ای است شـرم بر آن هـا که در بازی تخلف می کنند چشـم تا وا مــی شود دل ساده می ریزد فرو قصـر بی دروازه را راحت تصـرف می کنند ناگـهان آن ها که اظهار ارادت کرده اند مـی روند و ساده اظهـار تاسف می کنند شعـر برمی...
-
چیزی بگو پیامبر بی کتاب من !
1 بهمن 1392 22:40
با یاد چشمهای تو خوب است خواب ِ من از ابرهــا کناره بگیر آفتاب من ! رو بر کدام قبله به چشم تو میرسم ؟ چیزی بگو پیامبر بی کتاب من ! چشم تو را کجای جهان جست و جو کنم ؟ پایان بده به تاب و تب ِ بی حساب من دور از شمایل تو چنانم که روز و شب خندیده اند خلق ، به حال ِ خراب من از تشنگی هلاک شدم ساقیا بیا چیزی نمانده از قدح ِ...
-
لاغری...
1 بهمن 1392 22:12
برعکس من اگرچه خوش اندام و لاغری اما درست مثل خودم زود باوری از من چه گفته اند که بی اعتنا به عشق می خواهی از کنار دلم ساده بگذری ؟ یک بار هم نشد که نگاهی کنی به من حتی یکی دو لحظه به چشم برادری غیرت اگر امان دهد اقرار می کنم « کز هر زبان که می شنوم نا مکرری » اصلاً من از رقیب ندارم گلایه ای شاید برای زندگی او مقدّری
-
حال من بد نیست...
1 بهمن 1392 21:59
حال من بد نیست غم کم می خورم کم که نه! هر روز کم کم می خورم آب می خواهم، سرابم می دهند عشق می ورزم عذابم می دهند خود نمی دانم کجا رفتم به خواب از چه بیدارم نکردی؟ آفتاب خنجری بر قلب بیمارم زدند بی گناهی بودم و دارم زدند دشنه ای نامرد بر پشتم نشست از غم نامردمی پشتم شکست سنگ را بستند و سگ آزاد شد یک شبه بیداد آمد داد...
-
ماه تابان
30 دی 1392 15:11
تا تو بودی در شبم من ماه تابان داشتم رو به روی چشم خود ، چشمی غزلخوان داشتم حال اگرچه هیچ نذری عهده دار وصل نیست یک زمان پیشامدی بودم که امکان داشتم ماجراهایی که با من زیر باران داشتی شعر اگر میشد ، قریب پنج دیوان داشتم بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم ؟ ساده از " من بی...