-
می روی اما بدان
30 دی 1392 14:54
سکه این مهر از خورشید هم زرین تر است خون ما از خون دیگر عاشقان رنگین تر است رود راهی شد به دریا،کوه با اندوه گفت می روی اما بدان دریا زمن پایین تر است ما چنان آیینه ها بودیم،رو در رو ولی امشب این آیینه از آن آینه غمگین تر است گر جوابم را نمی گویی،جوابم کن به قهر گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین تر است سنگدل!من دوستت...
-
گلهای تازه برنامه شماره 60
30 دی 1392 10:58
این برنامه با همکاری هنرمندان سیاوش، عبادی، حبیب اله بدیعی، منصور صارمی و جهانگیر ملک اجرا شده است. غزل از سعدی. گوینده آذر پژوهش. صدابردار محمد جهانفر. این برنامه را می توانید در شکنج گوش دهید و یا با لینک مستقیم در ادامه مطلب دانلود نمایید. یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری آهنگ اندکی شکیبا باشید. دانلود...
-
عصا بردار و راهی شو
29 دی 1392 22:21
در شهر ما این نیست راه و رسم دلداری باید بدانم تا کجاها دوستم داری موسی نباش اما عصا بردار و راهی شو تا کی تو باید دست روی دست بگذاری بیزارم از این پا و آن پا کردنت ای عشق یا نوشدارو باش، یا زخمی بزن کاری من دختری از نسل چنگیزم که عاشق شد خو کرده با آداب و تشریفات درباری هرکس نگاهت کرد، چشمش را درآوردم شد قصه آقا محمد...
-
ترانه معجزه
29 دی 1392 00:03
ابر نخستین ترانه ی معجزه را بر لبهامان حک کرد زبانمان را فراموش کردیم کفش و لباسمان کهنه ماند و ما با بوسه درختان را بهار کردیم. ما در بدبختی ، سوء تفاهم بودیم بادکنک ها که نفس های عشق مشترکمان در آن حبس بود به تیغک ها خورد و منفجر شد قلبمان ایستاد و ساعت های خفته ی زمین به کار افتاد. *احمدرضا احمدی*
-
پریچهره
28 دی 1392 21:20
تصنیف بسیاری زیبای "پریچهره" با صدای سینا سرلک را می توانید در شکنج گوش دهید و یا با لینک مستقیم در ادامه مطلب همراه با متن ترانه دانلود کنید. لطفاً یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری تصنیف اندکی شکیبا باشید ای پریچهره بگو چرا نهان شدی ترک من گفتی چه آتشی به جان زدی روز و شب گریم به یاد خاطرات تو...
-
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
28 دی 1392 18:14
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود من ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون پنهان نمیماند که خون بر آستانم میرود محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود...
-
تو را نادیدن ما غم نباشد
28 دی 1392 17:59
تو را نادیدن ما غم نباشد که در خیلت به از ما کم نباش من از دست تو در عالم نهم روی ولیکن چون تو در عالم نباشد عجب گر در چمن برپای خیزی که سرو راست پیشت خم نباشد مبادا در جهان دلتنگ رویی که رویت بیند و خرم نباشد من اول روز دانستم که این عهد که با من میکنی محکم نباشد که دانستم که هرگز سازگاری پری را با بنی آدم نباشد مکن...
-
دعایی گر نمیگویی به دشنامی عزیزم کن
28 دی 1392 17:45
تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی ملامتگوی بیحاصل ترنج از دست نشناسد در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی چو بلبل روی گل بیند زبانش در حدیث آید مرا در رویت از حیرت فروبستهست گویایی تو با این...
-
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
28 دی 1392 17:30
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی خرقه جایی گرو باده و دفتر (دف در) جایی دل که آیینه شاهیست غباری دارد از خدا میطلبم صحبت روشن رایی کردهام توبه به دست صنم باده فروش که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج نروند اهل نظر از پی نابینایی شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان ور نه پروانه ندارد به...
-
ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست
28 دی 1392 17:22
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب مینماید عکس می در رنگ...
-
به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
28 دی 1392 17:16
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را شکرفروش که عمرش دراز باد چرا تفقدی نکند طوطی شکرخا را غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست سهی قدان سیه چشم ماه سیما را چو با...
-
گلهای تازه برنامه شماره 100
26 دی 1392 23:38
این برنامه با همکاری هنرمندان سیاوش، حسن کسایی، جلیل شهناز و جهانگیر ملک اجرا شده است. اشعار از حافظ و نظامی. گوینده روشنک. این برنامه را میتوانید در شکنج گوش کنید و یا در ادامه مطلب با لینک مستقیم دانلود نمایید. یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری این برنامه اندکی شکیبا باشید مژده وصل تو کو کز سر جان...
-
سجلد
26 دی 1392 22:27
مردگان، ترانههای ناتمام جهانند، و ما زادهشدیم تا ترا و ستارگان را در یک پیالهی مالامال زمزمه کنیم. ما که خود سرآغاز آن بینهایت مقدوریم. زندگان، ترانههای ناسرودهی جهانند، و ما زاده شدیم تا مردگان گمنام را در چشمهای زرنیخ و زنجفیل گریه کنیم. ما که خود پایان آن سرآغاز محتومیم.
-
به زمین خوردم و افتادم... برخیز و بیا!
25 دی 1392 22:34
من کی ام؟ رهگذر کوچه ی تنهایی ها روح تنهایی و مجموعه ی شیدایی ها وسعت مشرق خورشیدیِ روی تو کجاست؟ که به تنگ آمدم از این همه یلدایی ها مثل یک کوه شکستیم و نشستیم، ولی باز با ماست همان صبر و شکیبایی ها آسمان هم نظرش این است: آبی تر نیست عشق، از چشم تو، با آن همه زیبایی ها غرض از عمر بود دیدن رویت، ورنه من و یک عمر...
-
تصنیف بسیار زیبای "خوشه چین" با صدای سالار عقیلی
25 دی 1392 00:55
تصنیف بسیار زیبای خوشه چین اجراشده توسط استاد بنان پیشتر در شکنج قرار داده شده است. تصنیف بسیار زیبای خوشه چین با صدای استاد بنان در این پست قصد داریم بازخوانی این اثر توسط سالار عقیلی را در اختیار شما همراهان گرامی قرار دهیم. شما می توانید این تصنیف زیبا را در شکنج گوش کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود...
-
شب جدایی
24 دی 1392 22:40
تصنیف بسیار زیبای "شب جدایی" با صدای همایون شجریان. این تصنیف پیشتر در برنامه گلهای رنگارنگ برنامه 236 ب بر روی شعری از رهی معیری و آهنگی از مجید وفادار و آواز حسین قوامی فاخته اجرا شده بود که همایون شجریان آن را بازخوانی کرده است. شما میتوانید این تصنیف زیبا را در شکنج گوش کنید و یا در ادامه مطلب همراه با...
-
دوستت دارم
24 دی 1392 18:34
دوستت دارم و پنهان کردن آسمان پشت میلههای قفس آسان نیست. آنچه که پنهان میماند خون است خون است و عسل که به نیش زنبوری آشکار میشود. دوستت دارم و نقشهیی از بهشت را میبینم دورادور با دو نهر از عسل که کشان کشان خود را به خانه من میرسانند.
-
ناله یی در شب
23 دی 1392 00:15
ای یاد تو در ظلمت شب همسفر من وی نام تو روشنگر شام و سحر من جز نقش تو نقشی نبود در نظر من شب ها منم و عشق تو و چشم تر من وین اشک دمادم که بود پرده در من در عطر چمن های جهان بوی تو دیدم در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم هر منظره را منظری از روی تو دیدم چشم همه ی عالمیان سوی تو دیدم با یاد تو شادست دل در به در من از نور تو...
-
زندگی یعنی چه؟ ...
21 دی 1392 20:57
زندگی یعنی چه؟ یعنی آرزو کم داشتن چون قناعت پیشگان روح مکرم داشتن جامه ی زیبا بر اندام شرف آراستن غیر لفظ آدمی معنای آدم داشتن قطره ی اشکی به شبهای عبادت ریختن بر نگین گونه ها الماس شبنم داشتن نیم شب ها گردشی مستانه در باغ نیاز پاکی عیسی گزیدن عطر مریم داشتن با صفای دل ستردن اشک بی تاب یتیم در مقام کعبه چشمی هم به...
-
تکنوازی استاد محمدرضا لطفی
20 دی 1392 20:13
تکنوازی تار، استاد محمدرضا لطفی، آواز بیات اصفهان یکی از زیباترین تک نوازی های تار، اجراشده توسط استاد محمدرضا لطفی را تقدیم حضورتان می کنیم. شما می توانید این اثر زیبا را در شکنج گوش کنید یا به صورت مستقیم در ادامه مطلب دانلود کنید. مدت زمان کلیپ: 27:55 دقیقه، حجم: 12.7 مگابایت تا بارگزاری کلیپ، اندکی شکیبا باشید...
-
جوانی
20 دی 1392 11:03
جوانی، داستانی بود پریشان داستان بی سرانجامی غم آگین غصه تلخی که از یادش هراسانم به غفلت رفت از دستم، وزین غفلت پشیمانم *** جوانی چون کبوتر بود و بودم یکی طفل کبوتر باز سرودی داشت آن مرغک ـــ که از بانگ سرودش مست بودم، شادمان بودم به شوق نغمه مستانه او نغمه خوان بودم نوائی داشت حالی داشت گه بی گاه با طفل دلم قال و...
-
بگذار تا به طعنه بگویند مردمان....
20 دی 1392 10:54
شعری که باعث شد نام فروغ از لیست شاعران معاصر حذف شود! بر روی ما نگاه خدا خنده می زند، هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم. زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش، پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود، بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا. نام خدا نبردن از آن به که زیر لب، بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا. ما را چه...
-
هیچ کس داد من از فریاد جانفرسا نداد
20 دی 1392 10:47
آن چه از هجران تو بر جان ناشادم رسید از گناه اولین بر حضرت آدم رسید گوشهگیری کردم از آوازهای رنگرنگ زخمهها بر ساز دل از دست بیدادم رسید قصه شیرین عشقم رفت از خاطر ولی کوهی از اندوه و ناکامی به فرهادم رسید مثل شمعی محتضر آماج تاریکی شدم تیر آخر بر جگر از چلة بادم رسید شب خرابم کرد اما چشمهای روشنت باردیگر هم به داد...
-
عشق قشنگ است ولی ...
18 دی 1392 22:05
بچه ها عشق قشنــگ است ولـی سهم عاشق دل تنــگ است ولـی بین معشـــوقه و عاشــــق گه گـاه زندگی صحنه ی جنــگ است ولـی دل معشـــــوقه و عاشـــــق با هـم مثل آیینـــــه و سنــــگ است ولـی با سیــــاهی و سفیــــــدی ترکیـب عشق یعنی که دو رنگ است ولی درد بسیــــار شکســــت عشقـــی بدتـــــــر از زخم پلنــــگ است ولـی...
-
شب بو ها ...
18 دی 1392 22:01
غزلم دره ای از نسترن و شب بوهاست مرتع درمنه ها دهکده ی آهو هاست این طرف کوچه ی بن بست نگاه آبی ها آن طرف کوچه ی پیوند کمان ابروهاست این خیابان بلندی که به پایین رفته مال گیسوی به هم ریخته ی هندوهاست غزلم گردش کاشی است در اسلیمی ها غزلم تابش خورشید بر اسکیمو هاست باد می آید و انجیر مقدس مست از روسری های به رقص آمده در...
-
حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست
18 دی 1392 21:54
حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست آه از این درد که جز مرگ من اش درمان نیست این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست آنچنان سوخته این خاک بلا کش که دگر انتظار مددی از کرم باران نیست به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت آن خطا را به حقیقت کم از این تاوان نیست این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی...
-
کبریت های بی خطر خیلی خطر دارند!
18 دی 1392 20:02
دیوانگی ها گرچه دائم دردسر دارند دیوانـه ها از حال هــم امّا خبر دارند آیینه بانـــو! تجربه این را نشان داده: وقتی دعاها واقعی باشند اثر دارند تنها تو که باشی کنار من دلم قرص است اصلاً تمــام قرص ها جز تــــو ضـــــرر دارند آرامش آغوش تو از چشم من انداخت امنیتی کــــه بیمه های معتبـــر دارند «مردی» به این که عشق ده زن...
-
شب سری به میخانه زدم...
18 دی 1392 07:23
تصنیف زیبای "شب سری به میخانه زدم" با صدای کوروس سرهنگ زاده از آلبوم آسمون را می توانید در شکنج گوش دهید و یا همراه با متن ترانه در ادامه مطلب با لینک مستقیم دانلود نمایید. یکبار بر روی دکمه پخش کلیک کرده و تا بارگذاری آهنگ اندکی شکیبا باشید. شب سری به میخانه زدم بوسه ای به پیمانه زدم راز دل چو گفتم به سبو...
-
مهربانی را بیاموزیم
17 دی 1392 21:29
مهربانی را بیاموزیم فرصت آیینه ها در پشت در مانده است روشنی را می شود در خانه مهمان کرد می شود در عصر آهن - آشناتر شد سایبان از بید مجنون ، - روشنی از عشق می شود جشنی فراهم کرد می شود در معنی یک گل شناور شد مهربانی را بیاموزیم موسم نیلوفران در پشت در مانده است موسم نیلوفران یعنی که باران هست یعنی یک نفر آبی است موسم...
-
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
16 دی 1392 00:53
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم غمم این است که چون ماه نو انگشت نمایی ورنه غم نیست که در عشق تو رسوای جهانم دمبدم حلقه این دام شود تنگتر و من دست و پایی نزنم خود ز کمندت نرهانم سر پرشور مرا نه شبی ای دوست بدامان تا شوی فتنه ی ساز دلم و سوز نهانم ساز بشکسته ام و طائر پربسته...