جلیل صفربیگی 2

فریاد حسین را شنیدیم همه

از کوفه به سوی او دویدیم همه

رفتیم به کربلا ولی برگشتیم

از شمر امان نامه خریدیم همه

2

سجاده به دوش ها همه آمده اند

آن حلقه به گوش ها همه آمده اند

ذی الحجه و مکه و محرم نزدیک

شمشیر فروش ها همه آمده اند

3

ادامه مطلب ...

واران (باران)

نویسنده ی وبگاه واران را می شناسید؟ 

 

در آب که شستی تن بی تابت را

دیدند  تمام  رود ها  خوابت را

لبهام به شکل بوسه-ماهی شده اند

بنداز  درون  آب  قلابت  را 

 ----------- 

--------- 

------ 

 

با رفتن تو من از خودم هم سیرم

با عقربه ها ثانیه ها درگیرم

مرگ آمده راه نفسم را بسته

وقتی چمدان بسته شود می میرم

  --------------- 

------------ 

-------- 

 

دل بی تو درون سینه ام می گندد

غم از همه سو راه مرا می بندد

امسال بهار بی تو یعنی پاییز

تقویم به گور پدرش می خندد 

 ----------- 

----- 

--- 

 

یک عمر درون خویش تکرار شدم


در گوشه ای از خودم تلنبار شدم


گنجشک به خواب رفته بودم دیشب


امروز ولی  کلاغ  بیدار  شدم 

 

 

وبسایت شاعر   

پروفایل شخصی شاعر