باران تهمت

 

حسین منزوی:

دشمن شکست اگرچه زتو پر و بال تو

اما به جز شکست نبُرد از جدال تو ...

 ---------------------------------------


خالی ست از حضور عزیزت خیال من

نگذار در غبار بپوسم، زلال من !

بخت مرا به پیچش زلفت گره زدند

زین رو همیشه در تب و تاب است حال من

شعر مرا، کلام مرا ، تازه گی ببخش

تا رنگ و بوی کهنه نگیرد مقال من  

پیچیده است بوی خوش خاطرات تو

در کوچه باغ یاد، گل بی مثال من

لب وانکرده ، سنگ بر آیینه ام زدند

باران تهمت است جواب سوآل من

این دل به اوج قله ی عشق تو می رسید

تقدیر اگر که سنگ نمی زد به بال من


*نبی احمدی*



 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد