ندارم چشم من، تاب نگاه صحنه سازی ها...

ندارم چشم من، تاب نگاه صحنه سازی ها

من یکرنگ بیزارم، از این نیـــرنگ بازی ها


زرنگی، نارفیقا! نیست این، چون باز شد دستت

رفیقــان را زپا افکـــندن و گـــردن فرازی ها

تو چون کرکس، به مشتی استخوان دلبستگی داری

بنــــازم هــــمت والای بـاز و بی نیازی ها


به میدانی که مـی بندد پای شهسواران را

تو طفل هرزه پو، باید کنی این ترکتازی ها


تو ظاهرساز و من حقگو، ندارد غیر از این حاصل

من و از کس بریدنها، تو و ناکس نوازی ها


*رحیم معینی کرمانشاهی*

نظرات 1 + ارسال نظر
سجاد 29 آبان 1392 ساعت 11:08 ب.ظ http://www.tfn.blogsky.com


تو چون کرکس، به مشتی استخوان دلبستگی داری
بنــــازم هــــمت والای بـاز و بی نیازی ها

به میدانی که مـی بندد پای شهسواران را
تو طفل هرزه پو، باید کنی این ترکتازی ها

درود بر شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد