میتوانی لبخندی بزنی
و درست وسط ابروهای من ماشه را بکشی!
یا بکارت سکوتی باشی
که از دهان من آتش میگیرد
روایتی از پیلهای که تن به پروانگی نمیدهد
تا حماسهی شمع، خودسوزی ابلهانهای بیش نباشد