خندهتُ اَزَم نگیر ، تا شبُ طاقت بیارم !
من که جُز خندهی تو هیچّی تو دُنیا ندارم !
خندتُ اَزَم نگیر ، نذار به گریه خو کنم !
تو که باشی میتونم خورشیدُ آرزو کنم !
شب سیاهتَر از همیشهس ، خندهتُ اَزَم نگیر !
نذار آلوده بِشم ، به سایههای شبِ پیر ! ادامه مطلب ...