جادوی سکوت

من سکوت خویش را گم کرده ام !

لاجرم در این هیاهو گم شدم
 
من که خود افسانه می پرداختم

عاقبت افسانه مردم شدم !

ای سکوت ای مادر فریادها

ساز جانم ازتو پر آوازه بود

تا در آغوش تو راهی داشتم

چون شراب کهنه شعرم تازه بود.

 

ادامه مطلب ...