شبها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
آوای تو میخواندم از لایتناهی
آوای تو میآردم از شوق به پرواز
شبها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
امواج نوای تو به من میرسد از دور
دریایی و من، تشنه مهر تو ،چو ماهی
وین شعله که با هر نفسم میجهد از جان
خوش میدهد از گرمی این شوق گواهی
دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
ای عشق، تو را دارم و دارای جهانم
همواره تویی هر چه تو گویی و تو خواهی
* فریدون مشیری*
سلام هستید وبلاگ هایمون رو پیوند کنیم من لینک وبلاگتونو گذاشتم شماه بگذارین اگر در دو روز لینک وب ما نبود لینک شما حذف میشود erfanf50.blogsky.com
همراه گرامی
لینک شدید.