هنوز بی تو مانده ام

گر چه خویش را به هر چه خواستم رسانده ام

عشق من ! قبول کن هنوز بی تو مانده ام


تو، نهایت تمام قله های دوردست

من، کسیکه عشق را به قله ها رسانده ام


هر شب از هزار و یک شبی که با تو بوده ام

دامنی ستاره پیش پای تو فشانده ام  


گرچه من سرم برای عشق درد می کند

با وجود این , تو را به دردسر کشانده ام


دامن تمام ابرهای دوردست را

با هوای آفتاب روی تو تکانده ام


گرچه آسمان تمام هستی مرا گرفت

بر لبم به خاطر تو شکوه ای نرانده ام


خوب من ! به جان آینه, به چشم تو , قسم

یک دل زلال در برابرت نشانده ام


حرف آخرم : همین که با تمام شاعریم

غیر تو ، برای هیچکس غزل نخوانده ام !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد