اشک چشمم اثــری در دل جانانه نکرد
آخر این سیل، رهی باز در آن خانه نکرد
آن چنان کــرد بجان آتش سودای غمت
کاتش شمـــع ببال و پـــر پروانـــه نکــرد
ادامه مطلب ...