پژواک

بستن زلف رها سنگدلی می‌خواهد

دل شکستن همه‌جا سنگدلی می‌خواهد


چون دلت حال مرا دید نپرسید چرا

عشق بی‌چون‌ و‌ چرا سنگدلی می‌خواهد 

 


تو هم ای بخت، ملامتگر ما باش، ولی

سرزنش کردن ما سنگدلی می‌خواهد


کوه بودم همه‌ی عمر و نمی‌دانستم

راه بستن به صدا سنگدلی می‌خواهد


رود یک عمر مرا گفت بیا تا دریا

سنگ ماندن به خدا سنگدلی می‌خواهد


کربلا آمد و من حرّ گرفتار، بیا

دل ندادن به بلا سنگدلی می‌خواهد


*فاضل نظری*

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد