غین غزل بریده ام زل زده ام به روی تو
شانه نشد خم از غم و غصه و درد بیشمار
شانه چنان شکسته ام در خم و پیچ موی تو
رسم طواف اگر بود دور حریم کعبه ات
دور هزار می زنم من به سرا و کوی تو
گر بکند زنده زمین عطر و هوای نو بهار
مرده بسی زنده کند معجزه های بوی تو
نام تو قطره بشنود رخنه کند به سنگها
چشمه خروش می کند در پی و جستجوی تو
ای که طلوع زندگی بی تو غروب می شود
قبله تویی رخ بنما سجده کنم به سوی تو
میگذری اگر شبی به کوی ما سری بزن
سر زده ام چو پیش تر من به سرا و کوی تو ...
بیت اولش رو کپی کردم دوست داشتم
فقط حیف نمی دونم شاعرش کیه
شاعر اثر آقای ساسان مظهری هستن