برو ای دوست

 

برو ای دوست ، برو !

برو ای دختر پالان محبت بر دوش !

دیده بر دیده ی من ، مفکن و نازم مفروش ..

من دگر سیرم ... سیر .. !

بخدا سیرم از این عشق دو پهلوی تو پست !

تف بر آن دامن پستی که ترا پروردست !

 کم بگو ، جاه تو کو ؟ مال تو کو ؟ برده ی زر !

کهنه رقاصه ی وحشی صفت ، زنگی خر !

گر طلا نیست مرا ، تخم طلا ! ... مردم  من !

زاده ی رنجم و پرورده ی دامان شرف

آتش سینه ی صد ها تن دلسردم من !

دل من چون دل تو صحنه ی دلقکها نیست !

دیده ام مسخره ی خنده ی چشمکها نیست !

دل من مأمن صد شور و بسی فریاد است!

ضربانش ، جرس قافله ی زنده دلان

طپش طبل ستم کوب ، ستم کوفتگان

 ساعت ، پایان شب بیداد است!

دل من ، ای زن بدبخت هوس پرور ، پست !

شعله ی آتش  شکن  است !

حیف از این قلب ، از این قبر طرب پرور درد

که به فرمان تو ، تسلیم تو جانی کردم

حیف از آن که با سوز شراری ، جانسوز

پایمال هوس هرزه و آنی کردم

در عوض با من شوریده ، چه کردی ؟ نا مرد ! { نا زن ! }

دل بمن دادی ؟ نیست ؟

صحبت از دل مکن ، این لانه ی شهوت ، دل نیست !

دل سپردن اگر اینست  !
که این  مشکل نیست !

هان ! بگیر ، این دلت : از سینه فکندیم بدر !

ببرش دور ببر

ببرش تحفه ز بهر پدرت ، گرگ پدر !

نظرات 2 + ارسال نظر
مهمان سرزده (ناخونده) 5 فروردین 1390 ساعت 12:51 ق.ظ

فقط دخترا هوسبازن پس پسرا چی؟ نامردای واقعی که ادعای مردونگی دارن و اسم مرد رو یدک میکشن.

دوست عزیز یا مهمان سرزده. بنده هیچ جهت گیری خاصی نسبت به این قضیه ندارم. با درج این شعر دو هدف داشتم:
اول نشان دادن قدرت شاعر در بازی با کلماتی ساده
دوم بیان دیدگاه شاعر و نحوه ی برخورد وی با یک موضوع به نام عشق.
سپاس فراوان که سرزدید. باز هم منتظر بازدید شما هستیم.

محسن مروتی 15 فروردین 1390 ساعت 10:24 ب.ظ http://www,greenumbrella.blogfa.com

ترجمه از کیه؟
شاملو؟ یا خودتون؟

محسن خان عزیز! پیشنهاد میدم که در خصوص شعرای معاصر ایران بیشتر تحقیق کنید. کارو شاعر ایرانی است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد