شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
خط محیط دلم را شکسته رسم کنید
خطوط منحنی خنده را خراب کنید
طنین نام مرا موریانه خواهد خورد
دگر به منطق منسوخ مرگ میخندم
مگر به شیوه ای دگر مرا مجاب کنید
چو صخره های یخ از انجماد دلگیرم مرا
به هرم نفس های عشق آب کنید
در این درنگ طویلی که پای من لنگ است
ز دست میروم ای دوستان شتاب کنید
مگر سماجت
پولادی سکوت مرا
درون کوره ی فریاد خود مذاب کنید
بلاغت غم من انتشار خواهد یافت
اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید