عید که بیاید
روسری ها کهنه و
شیشه ها براق
نرگس ها در انجماد ِ قطره ها
یخ نخواهند زد .
همه چیز خواهیم داشت
وقتی هیچ چیز پنهان نباشد .
همسایه ، برخاستنم را
تبریک می گوید .
یک سین از سفره ی عید
عابری می گذرد
شیشه براق است
آدم است انگار .