خستهام از این کویر، این کویر کور و پیر
این هبوط بیدلیل، این سقوط ناگزیر
●
آسمان بیهدف، بادهای بیطرف
ابرهای سربهراه، بیدهای سر به زیر
●
ای نظاره شگفت، ای نگاه ناگهان!
ای هماره در نظر، ای هنوز بینظیر!
●
آیه آیهات صریح، سوره سورهات فصیح!
مثل خطی از هبوط، مثل سطری از کویر
●
مثل شعر ناگهان، مثل گریه بی امان
مثل لحظههای وحی؛ اجتناب ناپذیر
●
ای مسافر غریب در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم، با تو در همین مسیر!
●
از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور! دیدمت ولی چه دیر!
●
این تویی در آن طرف، پشت میله ها رها
این منم در این طرف، پشت میله ها اسیر
●
دست خسته مرا، همچو کودکی بگیر
با خودت مرا ببر، خستهام از این کویر!
این قیصر ایران رو حال کردم!