با کراوات به دیدار خدا رفتم و شد

با کراوات به دیدار خدا رفتم و شد 

بر خلاف جهت اهل ریا رفتم وشد


ریش خود را ز ادب صاف نمـودم با تیـــغ

همچنان آینه با صدق و صفا رفتم وشد


با بـــوی ادکلنـــی گشت معطر بدنــــم

عطر بر خود زدم و غالیه سا رفتم و شد


حمد را خواندم و آن مد "ولاالضالین" را

ننمودم ز تــــه حلق ادا رفتـــــــم و شد  ادامه مطلب ...