حرف هایی برای نگفتن

 دکتر علی شریعتی

 

...حرفهایی است برای گفتن ،

 که اگر گوش نبود ؛ نمیگویم

 و حرفهایی است برای نگفتن؛

 حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمیآورد؛

حرفهایی شگفت ، اهورایی همین هایند،

و سرمایه های ماورائی هرکس به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد،

حرف های بیتاب و طاقت فرسا ؛

که همچون زبانه های  بیقرار آتشند؛

و کلماتش ، هر یک، انفجاری را به بند کشیده اند ؛

 کلماتی که پاره های ( بودن) آدمی اند ...

اینان هماره در جستجوی ( مخاطب ) خویشند؛

اگر یافتند ،  یافته میشوند ...

 ...و

 در صمیم ( وجدان ) او، آرام میگیرند .

 و اگر مخاطب خویش را نیافتند ، نیستند ،

 و اگر او را گم کردند ، روح را از درون به آتش میکشند و ، دمادم ، حریق های

دهشتناک عذاب بر میافروزند.

و خدا ، برای نگفتن حرفهای بسیار داشت ،

که در بیکرانگی دلش موج میزد و بیقرارش میکرد ...