موهای تو ...

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

او که هرگز نتوان یافت همانندش را

منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد

غزل و عاطفه و روح هنرمندش را

از رقیبان کمین کرده عقب می ماند

هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را  ادامه مطلب ...

موج


شناور سوی ساحل های ناپیدا
دو موج رهگذر بودیم
دو موج همسفر بودیم
گریز ما
نیاز ما
نشیب ما
فراز ما
شتاب شاد ما با هم
 

ادامه مطلب ...

بدبخت من ، فلک زده من ، بد بیار من...


هر بار خواست چای بریزد نمانده ای 

رفتی و باز هم به سکوتش نشانده ای 

تنها دلش خوش است به اینکه یکی دوبار 

با واسطه سلام برایش رسانده ای 

حالا صدای او به خودش هم نمی رسد 

از بس که بغض توی گلویش چپانده ای 

  ادامه مطلب ...

شنیده ام که برایم غزل سروده کسی

شنیده ام که برایم غزل سروده کسی
منی که تا به هنوز عاشقش نبوده کسی
شنیده ام که نگاهم گرفته تابش را
سیاه کرده غمم روزگار خوابش را

بدون هیچ دلیلی دلش ز کف رفته

به سبک شعر فسیلی دلش ز کف رفته  ادامه مطلب ...

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد

فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی

رود گوشه ای دور و تنها بمیرد

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب

که خود در میان غزل ها بمیرد 

ادامه مطلب ...

بیــا گناه ندارد بــه هم نگاه کنیم

بیــا گناه ندارد بــه هم نگاه کنیم

و تازه داشته باشد بیا گناه کنیم !

نگاه و بــوسه و لبخند اگــر گناه بود

بیا که نامه‌ی اعمال خود سیاه کنیم

بیا به نیم نگاهی و خنده‌ای و لبی

تمــــام آخرت خویش را تبـــاه کنیم 

ادامه مطلب ...

باران تهمت

 

حسین منزوی:

دشمن شکست اگرچه زتو پر و بال تو

اما به جز شکست نبُرد از جدال تو ...

 ---------------------------------------


خالی ست از حضور عزیزت خیال من

نگذار در غبار بپوسم، زلال من !

بخت مرا به پیچش زلفت گره زدند

زین رو همیشه در تب و تاب است حال من

شعر مرا، کلام مرا ، تازه گی ببخش

تا رنگ و بوی کهنه نگیرد مقال من  ادامه مطلب ...

به نام عشق که زیباترین سر آغاز است


به نام عشق که زیباترین سر آغاز است
هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است

جهان تمام شد و ماهپاره های زمین
هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است

هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت
که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است

  ادامه مطلب ...

من و سیگار

من و سیگار به کرار

رفاقت زده بر هم

و دل از هم ببریدیم

ولی هر چه 

به بازار بگشتیم

رفیقی که بسوزد و بسازد

به غم و غصه ی بسیار  

به جز خویش ندیدیم  ادامه مطلب ...

جهان و شادی آن کام دوستان را باد

نه نام کس به زبانم نه در دلم هوسی

ز زندگی همین بس که میکشم نفسی

جهان و شادی آن کام دوستان را باد

پر شکسته ی ما باد و گوشه ی قفسی

از آن به خنجر حسرت نمیدرم دل خویش

که یادگار بر او مانده داغ عشق کسی 

ادامه مطلب ...

هوایِ چشمهای من...

هوایِ چشمهایِ من ، کمی تا قسمتی ابریست

ولی چندیست از بارانِ بار آور نشانی نیست

دوباره تحتِ تأثیر هوایِ پُر فشارِ غم

دلم یخ می زند اما چه باید کرد ؟ چاره چیست !

نه حرف من ، که این دردِ گیاهِ خشکِ هر باغ است

چگونه می توان در قحط آب و روشنایی زیست !؟ 

ادامه مطلب ...

پدر خیال شکستن نداشت...

اگر چه آینه ام، خانه در لجن دارم
مباد قسمت تان خانه ای که من دارم
تکان دهنده ترین شعرت ای رفیق، کجاست
بخوان بخوان، هوس زیر و رو شدن دارم
امید آمدنت را به نا امیدی داد
چه شِکوه ها که از این کهنه پیرهن دارم 
ادامه مطلب ...

کاش بارانی ببارد

کاش بارانی ببارد قلب ها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگ های هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند 
ادامه مطلب ...

هر که او را مسیح در نفس است...

هر که او را مسیح در نفس است

جای او در میانه قفس است

هر کجا مرغک خوش الحانی ست

مبتلا و اسیر و زندانی ست

ماهی از رقص دلفریب خودش

می کند تنگ را نصیب خودش 

ادامه مطلب ...

روزگاری ست که دیوانه فراوان شده است

این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است

کـــه بـــه عشق تو قمــــر قاری قرآن شده است

مثــل من باغچـــــه ی خانــه هـــــم از دوری تــــو

بس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده است

بس کـــه هر تکــه ی آن با هوسی رفت ، دلم

نسخه ی دیگری از نقشه ی ایران شده است  ادامه مطلب ...

شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد

شانه ات را دیر آوردی ســرم را بــــاد برد

خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد

آه ای گنجشکهای مضطرب شرمنده ام

لانه ی بر شاخه هــــای لاغرم را باد برد

من بلوطی پیــر بـودم پای یک کـــوه بلند

نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد  ادامه مطلب ...

می رسد یک روز فصل بوسه چینی در بهشت

می رسد یک روز فصل بوسه چینی در بهشت

روی تـخـتـی با رقیبـان می نشینی در بهشت

تـا خـدا بـهـتـر بسوزانـد مـرا خواهـد گذاشت

یک نمایـشگـر در آتـش ، دوربـیـنـی در بهشت 

ادامه مطلب ...

حرفی بزن!

حرفی بزن بگو د بگو دوست داری ام

با این سکوت ، دل نگران می گذاری ام

پاسخ بده پیام مرا حال من بد است

چیزی بگو که از نگرانی در آری ام

دریای من! اگرچه به پایت نمی رسم 

اما هنوز رودم و سوی تو جاری ام 

ادامه مطلب ...

عاقـبت دستانمان رو می شود...

چشــم ها حس دروغی را تعارف می کنند

تا که بر هر چشم ، بیش از حد توقف می کنند

عشق نامش نیست ؛ این بازی بی شرمانه ای است

شـرم بر آن هـا که در بازی تخلف می کنند

چشـم تا وا مــی شود دل ساده می ریزد فرو

قصـر بی دروازه را راحت تصـرف می کنند  ادامه مطلب ...

لاغری...

برعکس من اگرچه خوش اندام و لاغری

اما  درست  مثل  خودم  زود  باوری

از من چه گفته اند که بی اعتنا به عشق

می خواهی از کنار دلم ساده بگذری ؟

یک بار هم نشد که نگاهی کنی به من

حتی یکی دو لحظه به چشم برادری  ادامه مطلب ...

حال من بد نیست...

حال من بد نیست غم کم می خورم 

                    کم که نه! هر روز کم کم می خورم

                    آب می خواهم، سرابم می دهند

    عشق می ورزم عذابم می دهند

                    خود نمی دانم کجا رفتم به خواب 

                           از چه بیدارم نکردی؟ آفتاب 

ادامه مطلب ...

ترانه معجزه

ابر نخستین ترانه ی معجزه را

بر لبهامان حک کرد

زبانمان را فراموش کردیم

کفش و لباسمان کهنه ماند

و ما

با بوسه 

درختان را

بهار کردیم. 

ادامه مطلب ...

زندگی یعنی چه؟ ...

زندگی یعنی چه؟ یعنی آرزو کم داشتن

چون قناعت پیشگان روح مکرم داشتن

جامه ی زیبا بر اندام شرف آراستن

غیر لفظ آدمی معنای آدم داشتن

قطره ی اشکی به شبهای عبادت ریختن

بر نگین گونه ها الماس شبنم داشتن 

ادامه مطلب ...

عشق قشنگ است ولی ...

بچه ها عشق قشنــگ است ولـی

سهم عاشق دل تنــگ است ولـی

بین معشـــوقه و عاشــــق گه گـاه

زندگی صحنه ی جنــگ است ولـی

دل معشـــــوقه و عاشـــــق با هـم

مثل آیینـــــه و سنــــگ است ولـی 

ادامه مطلب ...

حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست

حاصلی از هنر عشق  تو جز حرمان نیست

آه از این درد که جز مرگ  من اش درمان نیست

این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم

که بلاهای وصال  تو کم از هجران نیست 

آنچنان سوخته این خاک  بلا کش که دگر

انتظار  مددی از کرم  باران نیست 

ادامه مطلب ...