چه می شد؟!!

چه می شد که من هم شبیه شما ها ، بلد بودم از عصرِ حاضر بگویم

بلد می شدم رسمِ نو آوری را، که از دردِ نسلِ معاصر بگویم!


چه می شد که من نیز وقتِ سرودن، رها می شدم از حصارِ فخامت،

بلد می شدم جای "صندووق و گنجه"، "کمد" رو کنم! از "دراوِر" بگویم!


چه می شد بلد می شدم "توی" شعرم، به جای شراب از "عرق" هم بگویم

به گرزِ تَهَمتن چه می شد که باتوم! به خفتانِ سهراب کاور بگویم!!


به معشوق سیمین بگویم "گل من" ! و یا محتسب را بگویم صد و ده!

عقب مانده ام از شما، کاش می شد به آقای همسایه مستر بگویم! 

 


که "دروازه ی" شعر را بی "مدافع" به روی "مسی" واکنم بعد از آن هم،

به "کنج زمین" از سرِ نو گرایی، بدونِ کم و بیش "کرنر" بگویم!


شما ماندگارید! جا مانده ام من، خدا یارتان باد یاران شاعر!

جلو رفتگان! وا نهادم شما را، مرا وا گذارید فاخر بگویم!


فیسبوک  شاعر



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد