استعدادِ از دست رفته!!! شوخی با آقای افتخاری

 علیرضا افتخاری
 
آن سیبیل قشنگ، آن دارای طبع بلند، آن استعدادِ از دست رفته، آن ناشر دو آلبوم در هفته، آن دارای ریشِ پورفسوری، آن در تولید کار سریع تر از پیکِ موتوری! آن استادِ تصنیف خوانی، آن یگانه پهلوانِ همه چیز خوانی، آن خواننده سریال امیر کبیر، آن رکورد دار همکاری با صغیر و کبیر، آن اسوه عَمَل و عِلم، آن دشمن ورع و حلم، آن معدنِ نغمات کوچه بازاری، هنرمندِ تاجر، مولانا شیخ علیرضای افتخاری!

از نقد گریزان بود و نغمه خوانِ تیم سپاهان بود و در میتینگ های سیاسی میهمان!

گویند پیرنا تاج اصفهانی، آن صاحب نغماتِ آسمانی، به افتخارنا سفارش کرده بود :‌«فعلاً درپی یاد گرفتن باش ، هنوز برای خواندن زود است!» شیخنا نیز تا زمان حیات تاجِ اصفهانی در پی یاد گرفتن بود! 

همچنین گویند تاج او را گفته بود: «در اندیشه پر کردن صفحه مباش». شیخ ما نیز سمعاً و طاعتاً این سخن را آویزه گوش کرد و هیچگاه صفحه ای پر نکرد، در عوض صنعت پخش سیدی را دگرگون ساخت! 

نقل است روزی از کوچه ای می گذشت، که شنید مطربی این بیت را با خود زمزمه میکند :

      «گویند سنگ لعل شود در مقام صبر            آری شود، ولیک به خون جگر شود»

مریدان روایت کنند که مولانا با شنیدن این بیت نعره ای کشید و جامه از تن درید و دیگر صبر و خونِ جگر خوردن مصلحت ندید و دیارِ تهران را برای پرکاری برگزید!

مناقب او بسیار است و محامدش بی شمار، به طوری که سخن گفتن در این باب مصداقِ گز به اصفهان بردن است!

عارفی را پرسیدند: «چه گویی در وصف شیخنا مولانا علیرضا افتخاری؟» آن عارف ربّانی فی الفور پاسخ داد :
                                          
                  «زین شاخه به آن شاخه پریدن هنر اوست! »

گردش مالی بالای او در بازار موسیقی تا بدان جا رسید که شیخ الشیوخ عرصه آواز ، محمدرضا شجریان در مدحش گفته است :‌« اگر من صدای افتخاری را داشتم دنیا را فتح می کردم ! ». 

مولانا صدیف را پرسیدند: «این قلَّت کار هنری از که آموختی ؟» گفت : «از مولانا علیرضا افتخاری !»
پس از کسب مدال چهره های ماندگار ، شوخ چشمی از او پرسید :‌ « شیخا! در عجبم از اینکه شما ماندگار تر از استادانی چون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، داریوش صفوت، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و خیل بسیاری دیگر هستید!» شیخنا نگاهی عاقل اندر سفیه به او انداخت و گفت :‌» این ذرّه ای از کرامات ماست، امّا کیست که قدر بداند؟!» 

مولانا افتخاری را پرسیدند :‌« چرا موسیقی پاپ میخوانی؟!» گفت: « تا اهالی پاپ بدانند ، پاپ یعنی چه!» خبرهایی به گوش می رسد که استاد قصد دارند به اهالی موسیقی زیرزمینی نیز بفهمانند ، موسیقی زیر زمینی و رپِ فارسی یعنی چه! 
 
برگرفته از سایت فردا نیوز

نظرات 3 + ارسال نظر
محسن مروتی 12 اردیبهشت 1390 ساعت 12:06 ق.ظ http://www,greenumbrella.blogfa.com




پس بگذار بگویم که جملاتت و تفکراتت از گلوی کودکان دیروز چنان بلند و گیرا و
مستمر نواخته می شود که آرزوی سکوتت را نا اهلان به گورخواهند برد. "
دکتر شریعتی
پیش ما بیا!
www.greenumbrella.blogfa.com

قاسم 25 خرداد 1390 ساعت 08:18 ب.ظ http://www.panjereno.ir

ممنون از انتخاب قشنگت
خیلی خوشم اومدم
محسن جان خیلی وقته به من سرر نزدی
چشم انتظارتم.

مجید 29 فروردین 1394 ساعت 05:24 ب.ظ

واقعا که بی ادبی را از حد گذراندی باید به همان مزخرفاتی که عمریست شجریان به اسم موسیقی به شما خوراندند گوش کنید در حدی نیستید که در مورد استاد افتخاری صحبت کنید بروید وغلیظ ارایش کنیدمن برای خواندن شعر اینجا امده بودم ولی متاسفم

دوست گرامی
سپاس از بازدید شما و امید داریم که باز به ما سر بزنید. این متن صرفاً یک طنز ساده و بی غرضانه است. آقای افتخاری از افتخارات موسیقی ما هستند. نویسنده متن هم ما نیستیم. متن از یک سایت خبری گرفته شده. مردم آزادند تا جاییکه به شخصیت کسی توهین نشده باشه با هم شوخی کنن. اگر غیر ازین بوده باشه ما اصلاً در بخش موسیقی اسم ایشون رو نمیذاشتیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد