استاد حسن زیرک
حسن زیرک ، هشتم آذر ۱۳۰۰ در بوکان به دنیا آمد. در پنج سالگی پدرش را از دست داد و خیلی زود ، شیرینی های کودکیش تلخ گشت . به خاطر شرایط سخت زندگی از تحصیل بی‌بهره ماند ، اما راه موسیقی در کردستان ، آنچنان وابسته ی مکتب نبود . او استعداد کم نظیری در به خاطر سپردن مقام ها ، ملودی ها و اشعار کردی داشت و همین او را از دیگر همسالانش متمایز می کرد .
حسن زیرک ، نوجوانیش را در شهرهای کردستان ایران و عراق سپری می کند . به عراق می رود و به شاگردی در مسافرخانه ای مشغول می شود. جلال طالبانی(رئیس جمهور کنونی دولت عراق) ، صدای خوش حسن را می شنود و واسطه ای می شود برای معرفی او به رادیو بغداد . اما بغداد ، برج پرواز زیرک نیست . او در کرمانشاه ، شناسانده می شود . در آنجاست که همکاری های او با مجتبی میرزاده ، ویلونیست و آهنگساز ، کلید خورده و به همراهی میرزاده ، عبدالصمدی ، ایزدی و پولکی ، در رادیو کرمانشاه ، بسیاری از ترانه های کردی را ضبط می کنند . آوازه زیرک به تهران می رسد . از سال 1337 ، در بخش کردی رادیو ایران ، با همراهی اساتیدی چون یاحقی ، کسایی ، شهناز ، عبادی ، ملک و ارکستر رادیو ، گنجینه ی هنری نفیسی برای یادگار می سازد .
برنامه «ما و شنوندگان» رادیو ، راهی می شود تا زیرک صدای قهوه خانه های کردستان را به گوش همه ایرانیان برساند . اغراق نیست که بگوییم او دایره المعارفی از موسیقی کردی است . صدها ترانه کردی از او به جا مانده است . موسیقیدانان بزرگ ایران ، از نبوغ او بسیار گفته اند . درباره او می گویند که بداهه آهنگ می ساخت و بداهه برایش شعر می سرود . او صاحب صدایی خاص و تک است و در موسیقی کردی صاحب سبک و الگو است . الگویی که امروز ، راه بسیاری از خوانندگان جوان کرد است . زیرک با خانم میدیا زندی گوینده بخش کردی رادیو تهران ازدواج می کند . صاحب دو دختر می شود که خود ، در ترانه هایش آنها را غنچه های دلش می نامد . مهتاب و مهناز . خوشی های زندگی زیرک ، بلند نیست . در ایران ، سنگ اندازی ها بر سر راه وی با بسته شدن روی رادیو به او ، شروع می شود . به عراق هم که می رود ، زندانی می شود . نوشته اند که در بازداشتگاههای عراق ، زیرک را به پنکه سقفی بسته و شکنجه می کنند . او با دل شکسته تر به تهران بازمی گردد . اما ساواک او را دستگیر می کند . در نوارهایی که از زیرک به جا مانده است ، از شکنجه هایش در زندان ، می گوید . در این احوال که زندگی آنقدر پر از بدخواهی های دیگران است ، دلی و دماغی برای آواز نمی ماند .
بوکان ، زادگاه زیرک ، آخرین منزل گاهش نیز هست . سالهای آخر عمرش را در بوکان ، با دلی غمین و بی حوصله از ترانه و آواز ، در قهوه خانه اش می گذراند و چهارم تیر 1351 در بیمارستان بوکان ، چشم از دنیا می بندد ؛ مرگی که هنوز مشکوک خوانده می شوند و این گمان هست که دستگاه امنیتی وقت دستی در آن داشته است .
از او صدها ترانه ، در قالب ضبط رادیویی و ضبط خصوصی به جا مانده است . ترانه هایی که هر کدام ، بارها بازخوانی شدند . ترانه هایی که حالا ، بعد از سی و چند سال از مرگ مولفش ، هنوز زنده اند . خیلی ها باآنها عاشق شده اند و خیلی ها با آنها زیسته اند .
سیاسی
اجتماعی
علمی
طنز
کاریکاتور
...............
darham2010.blogsky.com
سلام خوبی ! وبلاگ جالبی داری ! عزیزم اگه خواستی یه سری هم به ما بزن.برای تبادل لینک با سایتهای من به این صفحه مراجعه کن http://istgah.asantabligh.com/tabdol1.phpو نیز برای منفجر کردن شمارشگر آمار وبلاگ خودت به این سایتم حتما برو ثبت نام کن و سایتت رو ثبت کن ! مرسی گلمhttp://asanrank.com
سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود . خوشحال میشم از سایت من هم دیدن کنین . در ضمن اگه براتون مشکلی نیست خیلی خوشحال میشم من رو با نام "برترین سایت عکس" لینک کنین
.سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود . خوشحال میشم از سایت من هم دیدن کنین
سلام دوست من. از اینکه سر زدین ممنون. چشم. سایت شما با عنوان دلخواهتان لینک می شود.
هان !
برم نفت بگیرم؟!!!!
با سلام
ببخشید شما قبلا نویسنده وبلاگ سبز آنلاین نبودید؟
به این سوالم جواب بدید چون برام مهمه
ممنون
سلام دوست من. پاسخ شما خیر است.
با سلام .
بازم ممنون که به وبلاگم سر زدید.
در رابطه با بخش اول صحبت هاتون باید بگم که اگه من از موسوی حمایت نمی کردم مثلا کی بهتر بود رئیس جمهور بشه.احمدی نژاد که معلوم الحال بود و هست. کروبی که رای نمی آورد و رضایی که ارزشش رو نداشت و گذینه دیگری هم نبود!
من از موسوی حمایت کردم چون بد رو از بد تر انتخاب کرده باشم.این رو هم بگم تمامی افرادی که در جبهه ی اصلاحات هستند چه خاتمی چه موسوی و چه بهزاد نبوی همه اول انقلاب حزب اللهی بودن و سرشون بو قرمه سبزی می داد ولی با گذشت زمان اون ها به اشتباهاتشون رسیدن و میر حسین هم اومد که جبران کنه که نگذاشتند.
در رابطه با بخش دوم باید بگم که من نماز صبحم کمتر ازونی که شما فکرش رو بکنید قضا می شه ولی خیلی از اون کارهایی رو که گفتید هم نمی کنم من حداقل هفته ای یکبار به حرم امام رضا می رم و اعتقادات مذهبی بالایی دارم.
ببین من نمی تونم مثل امام علی (ع) باشم و خودم هستم ولی می خوام تا می تونم کمتر گناه کنم.
راستی من نظرا تتون رو تایید نمی کنم شما هم این کار رو نکنید
ممنون
بازهم سلام :
کم کم دارم شما رو باور می کنم.کلا روشنفکر هستید و این خیلی خوبه.
جامعه به آدم های روشنفکری مثل شما نیاز داره.
این که شما از راهی که مردم می رن وارد شدید هم خیلی عالیه.
قبول دارم که جامعه امروز خیلی دنبال مذهب نیست و شما می تونید از راهی که خود مردم انتخاب کردن اون ها رو به سر منزل مقصود برسونید.
من هم محمد ۱۹ سالمه. انشالله امسال دانشجو می شم. این اختلاف سنی برای من که خیلی جالب بود برای شما چطور؟
امیدوارم همواره در تمام امور موفق باشید.
عید نیمه شعبان رو هم به شما تبریک می گم.
آدینه خوبی داشته باشید.
از لطف شما سپاسگزارم.
ساقیا جام می ام ده که نگارنده غیب/نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
سلام برای دریافت فایل صوتی و متن زندگینامه حسن زیرک به زبان انگلیسی به آدرس زیر مراجعه کنید
http://translation64.blogfa.com/post/27